- بازدید
- دیدار مجدد دوباره دیدن، ملاقات شخصی از دیگری که وی قبلا بملاقات آمده باشد، رویت مکانی و ناحیه ای، رسیدگی بامری
معنی بازدید - جستجوی لغت در جدول جو
- بازدید
- دیدار کردن، دیدار دوباره، به دیدن کسی رفتن که قبلاً به ملاقات آمده، رسیدگی به کاری
![تصویری از بازدید](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/0/1/amd-0010180.jpg)
- بازدید
- دیدار کردن، دیدن
![تصویری از بازدید](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/4/7/mon-0004787.jpg)
- بازدید
- Visitation
![تصویری از بازدید](https://jadvaljoo.ir/WordCard/fa2en/0/0/0/1/3/fa2en-0001364.jpg)
- بازدید
- визит
- بازدید
- Besuch
- بازدید
- wizyta
- بازدید
- visita
- بازدید
- visita
- بازدید
- visita
- بازدید
- visite
- بازدید
- bezoek
- بازدید
- การเยี่ยมเยียน
- بازدید
- kunjungan
- بازدید
- زيارةٌ
- بازدید
- בִּקוּר
- بازدید
- পরিদর্শন
- بازدید
- ملاقات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
посетитель
посещать
Besucher
besuchen
відвідувач
відвідувати