جدول جو
جدول جو

معنی بازبین - جستجوی لغت در جدول جو

بازبین
وارسی کننده، کنترل کننده
تصویری از بازبین
تصویر بازبین
فرهنگ لغت هوشیار
بازبین
کسی که در راه آهن، تماشاخانه یا جای دیگر بلیت ها را بازدید و رسیدگی می کند، کنترلر
تصویری از بازبین
تصویر بازبین
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازبینی
تصویر بازبینی
مرور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازبان
تصویر بازبان
(پسرانه)
کسی که باز را برای شکار تربیت می کند (نگارش کردی: بازهوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باز بین
تصویر باز بین
آنکه بلیتهای ورودی را بازدید کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازبان
تصویر بازبان
بازدار، کسی که بازهای شکاری را رام و تربیت می کرد، بازیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غازبین
تصویر غازبین
آنکه یک غاز را در نظر گیرد و حساب کند، بسیار لئیم سخت خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غازبین
تصویر غازبین
کنایه از بسیار لئیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازبینی کردن
تصویر بازبینی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
समीक्षा करना
دیکشنری فارسی به هندی
পর্যালোচনা করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ریزبین
تصویر ریزبین
ذره بین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بالرین
تصویر بالرین
رقاصه، رقصنده باله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشتین
تصویر باشتین
میوه ای که از درخت بر آید بی آنکه گل کند و بهار دهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باژبان
تصویر باژبان
ماء مور وصول باج خراج ستان محصل مالیات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بافرین
تصویر بافرین
لایق تحسین
فرهنگ لغت هوشیار