جبل باریشا ناحیه ای است در قضای حارم از ولایت و سنجاق حلب، در جهت غربی حلب که دارای 23 پارچه قریه میباشد، پاره ای آثار عتیقه و خرابه های بتخانه و کلیسای مربوط بدورۀ جنگهای صلیبی در آنجا بجای است، (قاموس الاعلام ترکی ج 2)، آنکه بینی باریک دارد، اذلف، (منتهی الارب)
جبل باریشا ناحیه ای است در قضای حارم از ولایت و سنجاق حلب، در جهت غربی حلب که دارای 23 پارچه قریه میباشد، پاره ای آثار عتیقه و خرابه های بتخانه و کلیسای مربوط بدورۀ جنگهای صلیبی در آنجا بجای است، (قاموس الاعلام ترکی ج 2)، آنکه بینی باریک دارد، اَذلَف، (منتهی الارب)
ظاهراً بمعنی سهم، بخشش باشد: بهر وقت که خزانه ای بیاوردندی جماعت امرا و دوستان خزانه داران پیش ایشان می رفتند و باریقو می خواستند و ایشان بقدر هر یک را چیزی میدادند ... و خزانچیان نیز باریقو بهمدیگر میدادند، (تاریخ مبارک غازانی چ انگلستان ص 332)
ظاهراً بمعنی سهم، بخشش باشد: بهر وقت که خزانه ای بیاوردندی جماعت امرا و دوستان خزانه داران پیش ایشان می رفتند و باریقو می خواستند و ایشان بقدر هر یک را چیزی میدادند ... و خزانچیان نیز باریقو بهمدیگر میدادند، (تاریخ مبارک غازانی چ انگلستان ص 332)
دهی از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 126 هزارگزی جنوب خاوری کنگان و یکهزارگزی شمال راه فرعی لار برگله دار، در جلگه واقع است، دارای 96 تن سکنه میباشد، آبش از قنات و محصولش غلات، خرما و پیاز و شغل مردمش زراعت و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
دهی از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 126 هزارگزی جنوب خاوری کنگان و یکهزارگزی شمال راه فرعی لار برگله دار، در جلگه واقع است، دارای 96 تن سکنه میباشد، آبش از قنات و محصولش غلات، خرما و پیاز و شغل مردمش زراعت و راهش مالرو میباشد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7)
مأخوذ از فرانسه، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که ’ب’ آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده تولید بریت مینماید. و داودنام کیمیاگر انگلیسی این جسم را کشف نمود. (ناظم الاطباء). عنصر شیمیایی از گروه قلیائیات خاکی است بصورت آزاد بشکل سفیدنقره رنگ و فلز چکش خور وجود دارد و بزودی در هوا اکسیده میشود. علامت شیمیایی آن ’Ba’ است. باریوم فقط بصورت ترکیب یافته میشود و بخصوص بصورت سولفات (باریت بارتیس) و کربنات یافته شود و هر یک ازین دو دارای ثقل خاصی هستند. این فلز با حرارت دادن، اکسید آن با آلومینیوم یا سیلیسیم در خلأ آماده و در 850 درجه حرارت ذوب میشود و شعله های زرد مایل بسبز دارد. رجوع به باریت و بریت، شود
مأخوذ از فرانسه، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که ’ب’ آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده تولید بریت مینماید. و داودنام کیمیاگر انگلیسی این جسم را کشف نمود. (ناظم الاطباء). عنصر شیمیایی از گروه قلیائیات خاکی است بصورت آزاد بشکل سفیدنقره رنگ و فلز چکش خور وجود دارد و بزودی در هوا اکسیده میشود. علامت شیمیایی آن ’Ba’ است. باریوم فقط بصورت ترکیب یافته میشود و بخصوص بصورت سولفات (باریت بارتیس) و کربنات یافته شود و هر یک ازین دو دارای ثقل خاصی هستند. این فلز با حرارت دادن، اکسید آن با آلومینیوم یا سیلیسیم در خلأ آماده و در 850 درجه حرارت ذوب میشود و شعله های زرد مایل بسبز دارد. رجوع به باریت و بریت، شود
سبهریشوع. اصلاً چوپان بود ولی در زجر کردن تعصبی فوق العاده داشت و در سال 596م. بزمان خسرو دوم (پادشاه ساسانی) بمقام جاثلیقی رسید و بجای یشوع یبه بمقام جاثلیقی (کاتولیکی) نصب گردید. رجوع به ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه رشید یاسمی ص 467 و مابعد و ص 511 شود
سبهریشوع. اصلاً چوپان بود ولی در زجر کردن تعصبی فوق العاده داشت و در سال 596م. بزمان خسرو دوم (پادشاه ساسانی) بمقام جاثلیقی رسید و بجای یشوع یبه بمقام جاثلیقی (کاتولیکی) نصب گردید. رجوع به ایران در زمان ساسانیان تألیف کریستن سن ترجمه رشید یاسمی ص 467 و مابعد و ص 511 شود
پردۀ پس از مراق و بالای ثرب و آن حاوی همه احشاء باشد. غشاء بعد مراق و فوق ثرب. صفاق. (بحر الجواهر). پوشش شکم، پوست است و عضله هاست و دو حجاب است: یکی بدرونست و مماس معده و روده هاست و آن را بتازی المطبق بالامعاء گویند و دیگر بیرون تر است و آن را بلغت یونان باریطون و بتازی ممتد (و در نسخه ای ممد گویند از بهر آن که این گورانده تر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به باریطارون شود
پردۀ پس از مراق و بالای ثرب و آن حاوی همه احشاء باشد. غشاء بعد مراق و فوق ثرب. صفاق. (بحر الجواهر). پوشش شکم، پوست است و عضله هاست و دو حجاب است: یکی بدرونست و مماس معده و روده هاست و آن را بتازی المطبق بالامعاء گویند و دیگر بیرون تر است و آن را بلغت یونان باریطون و بتازی ممتد (و در نسخه ای ممد گویند از بهر آن که این گورانده تر است. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). رجوع به باریطارون شود
بیونانی دوایی است که آن را شوکران خوانند و آن تخم بیخ رومی است و از تفت که از ولایت یزد است آورند و آن را دورس تفتی گویند، (برهان) (آنندراج)، شوکرانست، (فهرست مخزن الادویه)، مأخوذ از یونانی، شوکران، (ناظم الاطباء) (دمزن)، بیخ تفتی، تخم بیخ رومی، (دمزن)
بیونانی دوایی است که آن را شوکران خوانند و آن تخم بیخ رومی است و از تفت که از ولایت یزد است آورند و آن را دورس تفتی گویند، (برهان) (آنندراج)، شوکرانست، (فهرست مخزن الادویه)، مأخوذ از یونانی، شوکران، (ناظم الاطباء) (دِمزن)، بیخ تفتی، تخم بیخ رومی، (دِمزن)
بختیشوع و یوشعبخت از اعلام مرکبه و یک جزء آن بخت است از ترکیبات زبان فارسی. مستشرق آلمانی نلدکه دروقایع زمان اردشیر بابکان گوید: بخت یعنی نجات داد یا رها کرد و جزء دیگر ظاهراً از ترکیباتی است که به تقلید اسلوب عیسویان در زبان فارسی معمول شده است... و بختیشوع یعنی عیسی نجات داد. (از حواشی چهارمقاله ص 406). نجات یافتۀ عیسی. (از فرهنگ فارسی معین)
بختیشوع و یوشعبخت از اعلام مرکبه و یک جزء آن بخت است از ترکیبات زبان فارسی. مستشرق آلمانی نلدکه دروقایع زمان اردشیر بابکان گوید: بخت یعنی نجات داد یا رها کرد و جزء دیگر ظاهراً از ترکیباتی است که به تقلید اسلوب عیسویان در زبان فارسی معمول شده است... و بختیشوع یعنی عیسی نجات داد. (از حواشی چهارمقاله ص 406). نجات یافتۀ عیسی. (از فرهنگ فارسی معین)
ابن جورجیس. طبیب، به جندی شاپور معاصر مهدی وموسی الهادی عباسی. در خدمت ابوالعباس سفاح می زیست و طبیب خاص او بود و سپس بخدمت جعفر منصور پیوست و او را تألیفات مهم است. (طبقات قاضی صاعد اندلسی). ابوجعفر منصور دوانیقی در سال 148 هجری قمری به بیماری معده گرفتار شد و طبیبان درگاه در علاج فروماندند وی را به رئیس بیمارستان گندی شاپور یعنی بختیشوع پسر جورجیس راهبری کردند، جورجیس با واگذاشتن ریاست بیمارستان به پسر خود بختیشوع بخدمت خلیفه درآمد و به اصرار خلیفه چندی در بغداد بماند. جورجیس در 152 هجری قمری بیمار شد و به گندی شاپور بازگشت، در این هنگام منصور از او خواست که پسر خود بختیشوع را بجای خویش به بغداد فرستد، اما جورجیس رضا نداد و شاگرد خویش عیسی بن شهلانی را فرستاد. بختیشوع پسر جورجیس یکبار در دورۀ مهدی و بعد از آن درعهد هارون در سال 171 به بغداد رفت و به معالجۀ خلفا اختصاص یافت. (تاریخ علوم عقلی ص 23 و 52 و 53). ورجوع به اعلام زرکلی و عیون الاخبار و ضحی الاسلام ص 108 و 129 و 297 و سبک شناسی ج 1 ص 152 و غزالی نامه ص 90 و الجماهر ص 218 و 165 و چهارمقالۀ نظامی و تعلیقات آن و القفطی و العقدالفرید ج 1 ص 68 و 69 و ج 7 ص 277 و الاوراق ص 75 شود: یافته از ره اصول و فروع بخت ایشوع و رای بختیشوع. نظامی
ابن جورجیس. طبیب، به جندی شاپور معاصر مهدی وموسی الهادی عباسی. در خدمت ابوالعباس سفاح می زیست و طبیب خاص او بود و سپس بخدمت جعفر منصور پیوست و او را تألیفات مهم است. (طبقات قاضی صاعد اندلسی). ابوجعفر منصور دوانیقی در سال 148 هجری قمری به بیماری معده گرفتار شد و طبیبان درگاه در علاج فروماندند وی را به رئیس بیمارستان گندی شاپور یعنی بختیشوع پسر جورجیس راهبری کردند، جورجیس با واگذاشتن ریاست بیمارستان به پسر خود بختیشوع بخدمت خلیفه درآمد و به اصرار خلیفه چندی در بغداد بماند. جورجیس در 152 هجری قمری بیمار شد و به گندی شاپور بازگشت، در این هنگام منصور از او خواست که پسر خود بختیشوع را بجای خویش به بغداد فرستد، اما جورجیس رضا نداد و شاگرد خویش عیسی بن شهلانی را فرستاد. بختیشوع پسر جورجیس یکبار در دورۀ مهدی و بعد از آن درعهد هارون در سال 171 به بغداد رفت و به معالجۀ خلفا اختصاص یافت. (تاریخ علوم عقلی ص 23 و 52 و 53). ورجوع به اعلام زرکلی و عیون الاخبار و ضحی الاسلام ص 108 و 129 و 297 و سبک شناسی ج 1 ص 152 و غزالی نامه ص 90 و الجماهر ص 218 و 165 و چهارمقالۀ نظامی و تعلیقات آن و القفطی و العقدالفرید ج 1 ص 68 و 69 و ج 7 ص 277 و الاوراق ص 75 شود: یافته از ره اصول و فروع بخت ایشوع و رای بختیشوع. نظامی
ابن یوحنا (یحیی). از اطبای دربار عباسی در خدمت المقتدر بالله و الراضی بالله بود و بسال 329 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی). رجوع به تجارب الامم ج 2 ص 323 و 456 و تاریخ علوم عقلی ص 56 شود
ابن یوحنا (یحیی). از اطبای دربار عباسی در خدمت المقتدر بالله و الراضی بالله بود و بسال 329 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام ترکی). رجوع به تجارب الامم ج 2 ص 323 و 456 و تاریخ علوم عقلی ص 56 شود
پس خدای تعالی صورت عیسی را به ایشوع افکند، مهتر جهودان او را بگرفتند و هر چند که گفت من ایشوعم سود نداشت، و بر دارش کردند و نزدیک جهودان و بعضی ترسایان چنانست که او عیسی بود، قوله تعالی: و ماقتلوه و ماصلبوه و لکن شبه لهم: و ایشوع هفت روز بر دار بماند، (مجمل التواریخ و القصص ص 218)، یافته از ره اصول و فروع بخت ایشوع و رای بختیشوع، نظامی، همگی چیزی گرفتن، (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، از بیخ برکندن، (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، ازبن برکندن، (تاج المصادر بیهقی)، جملۀ چیزی را در چیزی کردن، (منتهی الارب) (آنندراج)
پس خدای تعالی صورت عیسی را به ایشوع افکند، مهتر جهودان او را بگرفتند و هر چند که گفت من ایشوعم سود نداشت، و بر دارش کردند و نزدیک جهودان و بعضی ترسایان چنانست که او عیسی بود، قوله تعالی: و ماقتلوه و ماصلبوه و لکن شبه لهم: و ایشوع هفت روز بر دار بماند، (مجمل التواریخ و القصص ص 218)، یافته از ره اصول و فروع بخت ایشوع و رای بختیشوع، نظامی، همگی چیزی گرفتن، (از منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، از بیخ برکندن، (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، ازبن برکندن، (تاج المصادر بیهقی)، جملۀ چیزی را در چیزی کردن، (منتهی الارب) (آنندراج)
فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به رنگ سفید مایل به زرد است. چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانند کلسیم آب را به آسانی تجزبه می کند. از غیرمحلول ترین اجسام است و چون اشعه ایکس از آن نمی گذرد
فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به رنگ سفید مایل به زرد است. چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانند کلسیم آب را به آسانی تجزبه می کند. از غیرمحلول ترین اجسام است و چون اشعه ایکس از آن نمی گذرد