جدول جو
جدول جو

معنی بارگیر - جستجوی لغت در جدول جو

بارگیر
بار گیرنده، بار برنده، بردارندۀ بار، اسب و هر حیوان بارکش، کشتی، ارابه، اتومبیل یا هر وسیلۀ نقلیۀ باری
تصویری از بارگیر
تصویر بارگیر
فرهنگ فارسی عمید
بارگیر
بار برنده، هر حیوان بارکش
تصویری از بارگیر
تصویر بارگیر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بارگیری
تصویر بارگیری
گرفتن بار برای حمل و نقل، عمل بار بستن و بار گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارگین
تصویر بارگین
پارگین
فرهنگ لغت هوشیار
حیوانی که بار را حمل کند باربر، ارابه کشتی و اتومبیل باری، هودج کجاوه عماری، ماده هر حیوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادگیر
تصویر بادگیر
مجرای باد در دیوار یا بام خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادگیر
تصویر بادگیر
مجرای باد در دیوار یا بام خانه، راهی که برای جریان هوا در سقف یا میان دیوار اتاق درست کنند، بادخن، بادغر، حلقۀ فلزی مشبک روی سماور یا سر قلیان، خانه یا زمینی که در معرض وزش باد باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارگیر
تصویر مارگیر
کسی که مارهای زنده را صید می کند، کسی که با معرکه گیری و نشان دادن مار به مردم پول جمع می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارگین
تصویر بارگین
پارگین، گودالی که آب های کثیف و گندیده در آن جمع می شود، منجلاب، گندآب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مارگیر
تصویر مارگیر
افسونگر مار، مارگیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادگیر
تصویر بادگیر
خانه یا مکانی که در معرض وزش باد باشد، حلقه فلزی که روی قلیان گذارند تا تنباکو و آتش را نگه دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برگیر
تصویر برگیر
مضاف الیه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بارگی
تصویر بارگی
اسب فرس باره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارگی
تصویر بارگی
باره، اسب، اسب باری، اسب تنومند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بارگی
تصویر بارگی
((رَ))
اسب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بارگیر چوبین
تصویر بارگیر چوبین
((رِ))
کشتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بارگیری را متوقف کردن
تصویر بارگیری را متوقف کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی