جدول جو
جدول جو

معنی باربار - جستجوی لغت در جدول جو

باربار
نام پیغمبری، (ناظم الاطباء) (دمزن)
لغت نامه دهخدا
باربار
متواتر و پی درپی، (آنندراج)، مکرراً
لغت نامه دهخدا
باربار
متواتر، پی در پی، مکرراً
تصویری از باربار
تصویر باربار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باردار
تصویر باردار
آبستن، برای مثال اگر مار زاید زن باردار / به از آدمی زادۀ دیوسار (سعدی۱ - ۶۸)، میوه دار مثلاً درخت باردار، حامل بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاربار
تصویر خاربار
تودۀ خاروخس، برای مثال ششم گردد ایمن ز نااستوار / همی پرنیان جوید از خاربار (فردوسی - ۷/۱۹۵)
فرهنگ فارسی عمید
(رَمْ)
مردم عامی مصر چنین تلفظ کنند ولی در دیوانها بیورونباره نویسند و آن شهر کوچکی است در نزدیک دمیاط به کنار خلیج اشموم و بسراط. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
نامی است که در گذشته به ناحیه ای از افریقای شمالی داده اند و شامل: مراکش، الجزیره، و تونس میشده است، مرکز نیابت حکومت طرابلس (تری پولی) بوده است
لغت نامه دهخدا
بزرگترین جزایر آنتیل کوچک و متعلق بدولت انگلیس و دارای 1700000 تن جمعیت و حاکم نشین آن شهر بریجتون است، (ناظم الاطباء)، رجوع به لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی شود، نام یکی از جزائر آنتیل واقع در امریکا است که در 130درجۀ عرض شمالی و 62 درجۀ طول غربی واقع گشته، طولش 32 هزار و عرضش 18 هزار گز است و 162هزار تن نفوس دارد و دارای اراضی حاصلخیز می باشد، مرکزش قصبۀ بریجتون و محصول نیشکر آن فراوان میباشد، این جزیره راپرتقالیها کشف کرده اند و از تاریخ 1625 میلادی به تصرف دولت انگلیس درآمده است، (از قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا
عشار، مکاس، (زمخشری)، راه دار، گمرکچی
لغت نامه دهخدا
گل و میوه، (ناظم الاطباء)، گل، میوه، (دمزن)
لغت نامه دهخدا
میوه دار باثمرمثمر (درخت)، آبستن حامله، مخلوط با فلز کم بها مغشوش نبهره. یا زبان باردار. زبانی که قشر سفیدی بر روی آن بندد و علامت تخمه باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باردار
تصویر باردار
میوه دار، آبستن، حامله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باردار
تصویر باردار
حاملٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از باردار
تصویر باردار
Pregnant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از باردار
تصویر باردار
enceinte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از باردار
تصویر باردار
妊娠している
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مکرّراً، مکرّر، به طور مکرّر
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از باردار
تصویر باردار
حاملہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از باردار
تصویر باردار
গর্ভবতী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از باردار
تصویر باردار
mjamzito
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از باردار
تصویر باردار
hamile
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از باردار
تصویر باردار
임신한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از باردار
تصویر باردار
schwanger
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باردار
تصویر باردار
вагітна
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از باردار
تصویر باردار
गर्भवती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از باردار
تصویر باردار
hamil
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از باردار
تصویر باردار
ตั้งครรภ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از باردار
تصویر باردار
zwanger
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از باردار
تصویر باردار
беременная
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باردار
تصویر باردار
embarazada
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باردار
تصویر باردار
incinta
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از باردار
تصویر باردار
grávida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از باردار
تصویر باردار
怀孕的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از باردار
تصویر باردار
w ciąży
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باردار
تصویر باردار
בהריון
دیکشنری فارسی به عبری