جدول جو
جدول جو

معنی بادبندی - جستجوی لغت در جدول جو

بادبندی
(بَ)
عمل بادبند. عملی که معزمان کنند برای رفع و معالجۀ پاره ای بیماریها مانند نزله و درد چشم و درد دندان و غیره که گمان میکردند از باد تولید شود. عمل بستن اوجاع و دردها با اوراد و ادعیه و جز آن، قله و بلندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
بادبندی
عمل بادبند عملی که معزمان کنند برای رفع معالجه پاره ای از بیماریها مانند نزله و درد چشم و درد دندان و غیره که گمان میکردند از باد تولید شود. عمل بستن اوجاع و دردها با اوراد و ادعیه و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چاربندی
تصویر چاربندی
چهاربندی، توبره پشتی که چهاربند دارد و بعضی از مسافران پیاده و دهقانان به پشت خود می بندند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باربندی
تصویر باربندی
بار بستن، عمل بستن بار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بادبادک
تصویر بادبادک
نوعی وسیلۀ بازی از جنس کاغذ، پلاستیک و چوب که آن را به کمک نخ به هوا می فرستند، کاغذباد
فرهنگ فارسی عمید
(بَ)
عمل بستن و تهیه کردن بارها.
لغت نامه دهخدا
(گُ)
فتق. قیله. ادره. (مهذب الاسماء). تن آس. غری
لغت نامه دهخدا
(رَ نَنْ دَ / دِ)
نزله بند. معزمی که پاره ای دردها را چون سردرد و غیره با عزیمت علاج کند
لغت نامه دهخدا
توبره پشتی که چهار بند دارد و مسافران پیاده و روستاییان آنرا بپشت خود بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گاوبندی
تصویر گاوبندی
در منافعی نا مشروع با هم شریک بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کردبندی
تصویر کردبندی
تقسیم مزارع و باغچه ها به قسمتها تقریبا متساوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد گندی
تصویر باد گندی
فتق، غری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
همچون بادبان بودن و عمل کردن مجازا بسرعت بردن، کشتی رانی
فرهنگ لغت هوشیار
نزله بند معزمی که پاره ای دردها را چون سر درد و غیره با عزیمت علاج کند
فرهنگ لغت هوشیار
کاغذی بشکل مربع با ندازه های مختلف که بروی آن کمانی از نی می چسبانند و بکمک دنباله و بوسیله نخ هنگام جریان هوا کودکان بهوا پرواز دهند و سرگرم شوند کاغذی بشکل مربع باندازه های مختلف که بروی آن کمانی از نی چسبانند و بکمک دنباله ای بوسیله نخ هنگام جریان هوا کودکان برای بازی و سرگرمی بهوا پرواز دهند
فرهنگ لغت هوشیار
((دَ))
بازیچه ای با یک چارچوب سبک و پوششی نازک از کاغذ یا ماده دیگر که به رنگ ها و شکل های گوناگون می سازند، گاه دنباله ای از حلقه های کاغذ رنگی بر آن می چسبانند، یک سرش را به ریسمان بلندی می بندند و در هوای بادی به پرواز درمی آورند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
تعهد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دادمندی
تصویر دادمندی
انصاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
Breezy
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
Adherence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
微风的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
aderenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
adesão
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
附着
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
Einhaltung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
przyleganie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
wietrzny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
дотримання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
вітряний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
windig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پایبندی
تصویر پایبندی
приверженность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ветреный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بادبانی
تصویر بادبانی
ventoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی