- باتاوی
- تو سرخ
معنی باتاوی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
توسرخ
میوه ای است از جنس مرکبات شبیه پرتقال و لیمو طعم آن ترش و شیرین است و گوشت آن سرخ است، توسرخ
جمع اتاوه، باج ها
فرانسوی نبرد
بی استعدادی
تجزیه و تحلیل، تحلیل، آنالیز
پارسی تازی گشته بوستانی کاشته منسوب به بستان بوستانی: گیاه بستانی، باغبان
گستاخی، بی پروائی، جسارت، دلیری
یک نوع شیرینی
فرانسوی گشتی
پاتابه
تو سرخ
پی زاوی: زاو در پارسی برابر است با دره و شکاف از مردم پیزاو پایزاو
صاحب قامت بلند
قدیمی کهن. یا آثار باستانی. آثار و ابنیه قدیمی و تاریخی اشیا عتیقه
یونانی کالوسک با سمر غول کوشک از گیاهان
منسوب به بازار مردم بازار اهل بازار سوقه، مبتذل اثری که در آن رعایت اصول نشده و خالی از حس و حساب باشد اثری که فقط بمنظور انتفاع ساخته شده باشد
پرهیزگار
منسوب به بادام. بصورت بادام: چشمان بادامی چشمان بشکل بادام، لوزینه لوزینج، لوزی (یعنی چهار ضلعی لوزی)، قسمی از حلویات نان بادامی، قالی هایی که در زمان قاجاریه در (سربند) بافته میشد نقشه آنهاشامل بوته های ترمه یی است. این بوته ها متن قالی را گرفته و از جهت شباهت به (گلابی) و (بادامی) معروف است. حاشیه آن نقشه ای از خطوط راه راه دارد
پارسی تازی گشته پلپل
لباسی که آب در آن نفوذ نکند و هنگام باریدن برف و باران آنرا بر تن می کنند
اراضی باتلاقی، لجنزار
منسوب به تاتار از مردم تاتار، زبان تاتاران. یا اسب تاتاری. اسبی که در زمین تاتار نشو نما کند، اسب تیز رو. یا مشک تاتاری. مشکی که از بلاد تاتار آورند و آن بسیار نیک است
قدیمی، دیرینه، تاریخی
به شکل بادام مثلاً چشمان بادامی، ویژگی آنچه از بادام ساخته شود یا مغز بادام در آن به کار رفته باشد مثلاً نان بادامی، گز بادامی
نوعی بازی بخت آزمایی مثلاً بلیت لاتاری
باغبان، مربوط به بستان مثلاً گیاهان بستانی
از مردم تاتار، تهیه شده به وسیلۀ قوم تاتار
مربوط به باران مثلاً روز بارانی، کنایه از دارای اشک مثلاً چشم بارانی، دارای باران، لباسی که آب در آن نفوذ نمی کند و هنگام باریدن برف و باران بر تن می کنند
بخت آزمایی. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
مربوط به باران، تن پوشی که آب در آن نفوذ نکند
اهل بازار، کاسب، مبتذل، اثری که در آن دقائق و احساسات هنری وجود نداشته باشد
قدیمی، کهنه
نوعی بخت آزمایی و قرعه کشی