نوعی بخت آزمائی و قرعه کشی است به اشکال مختلف و با ادوات و اسبابهای گوناگون که در آن شماره هائی را بین حضار تقسیم کنند و سپس شماره ای را برحسب اتفاق و تصادف بیرون کشند و آن با هر یک از نمرات توزیع شدۀ قبلی که موافق افتد دارندۀ آن شماره برنده شود و جایزۀ مقرر و معهود بدو دهند
منسوب به تاتار از مردم تاتار، زبان تاتاران. یا اسب تاتاری. اسبی که در زمین تاتار نشو نما کند، اسب تیز رو. یا مشک تاتاری. مشکی که از بلاد تاتار آورند و آن بسیار نیک است
منسوب به تاتار، رجوع به تاتار شود، - اسب تاتاری، اسبهای تند رو را گویند، ترّ، اسب تاتاری تیزرو، جورف، اسب تاتاری تیزرو (منتهی الارب)، - چشم تاتاری، چشم مورب و تنگ: گفت کای تنگ چشم تاتاری صید ما را بچشم می (در) ناری ؟ نظامی (هفت پیکر ص 109)، - زبان تاتاری، زبانی است از گروه زبانهای ملتصق، رجوع به ایران باستان ص 11 شود، - مشک تاتاری،مشکی که از ملک تاتار آرند، مشک بسیار خوب: برده رونق به تیزبازاری تار زلفش ز مشک تاتاری، نظامی، چنانکه تا بقیامت کسی نشان ندهد بجز دهان فرنگی و مشک تاتاری، سعدی، رجوع به تتری شود