جدول جو
جدول جو

معنی بابانومو - جستجوی لغت در جدول جو

بابانومو
درخت آبنوس. (دزی ج 1 ص 47) ، قسمی خربزه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در فرهنگ ایرانی پیرمردی دارای ریش سفید انبوه و جامۀ دراز که در عید نوروز در خیابان ها گردش می کند و به کودکان شیرینی و اسباب بازی می دهد، نظیر بابانوئل، عمونوروز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بابانوئل
تصویر بابانوئل
در فرهنگ مسیحی، پیرمردی خیالی با ریش سفید انبوه و لباس و کلاه قرمز که در شب عید میلاد مسیح برای کودکان هدیه می آورد
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نُ)
در اصطلاح کودکان پیری که به شب نوروز (شب اول سال) جامۀ نو و شیرینی و بازیچه برای کودکان آرد. نظیر پاپانوئل و بن ام ژانویۀ اروپائیان، در اعیاد نوروز بازیگران به اشکال گوناگون در کوچه ها و بازارها با ساز و نقاره و رقاص می گشتند و بر در دکانهاایستاده و سنگ و ساز میزدند و میگفتند:
بابانوروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
لغت نامه دهخدا
(نَ / ذَ)
یکی از کلانتران جرجان: به فرمان شاه اسماعیل صفوی... و ارباب و کلانتران جرجان مثل سید رفیع و بابانوذر و غیرهما با پیشکش فراوان باستقبال رایت ظفرمآب شتافته... (حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 507)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی. 65 هزارگزی شمال باختری خوی و 8 هزارگزی جنوب راه ارابه رو خان به ملحملی دره و کوهستانی سردسیر. سکنۀ آن 36 تن. سنی کردی. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است و راه مالرودارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
قریه ای است شش فرسنگی مشرق ده رم. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
((ئِ))
کسی که خود را در شب عید میلاد مسیح به صورت پیرمردی سپید موی با جامه و شب کلاه سرخ درمی آورد و لباس نو و شیرینی و اسباب بازی برای کودکان می آورد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بابانوروز
تصویر بابانوروز
((نُ))
در اصطلاح کودکان، پیری که به شب نوروز (شب اول سال) جامه نو و شیرینی و بازیچه برای کودکان آرد. نظیر بابانوئل مسیحیان
فرهنگ فارسی معین