جدول جو
جدول جو

معنی بابانوروز - جستجوی لغت در جدول جو

بابانوروز
در فرهنگ ایرانی پیرمردی دارای ریش سفید انبوه و جامۀ دراز که در عید نوروز در خیابان ها گردش می کند و به کودکان شیرینی و اسباب بازی می دهد، نظیر بابانوئل، عمونوروز
فرهنگ فارسی عمید
بابانوروز
(نَ / نُ)
در اصطلاح کودکان پیری که به شب نوروز (شب اول سال) جامۀ نو و شیرینی و بازیچه برای کودکان آرد. نظیر پاپانوئل و بن ام ژانویۀ اروپائیان، در اعیاد نوروز بازیگران به اشکال گوناگون در کوچه ها و بازارها با ساز و نقاره و رقاص می گشتند و بر در دکانهاایستاده و سنگ و ساز میزدند و میگفتند:
بابانوروز صغیرم
سالی یک روز فقیرم
لغت نامه دهخدا
بابانوروز
((نُ))
در اصطلاح کودکان، پیری که به شب نوروز (شب اول سال) جامه نو و شیرینی و بازیچه برای کودکان آرد. نظیر بابانوئل مسیحیان
تصویری از بابانوروز
تصویر بابانوروز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ نَ / نُو)
بمعنی باد بهار است. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
درخت آبنوس. (دزی ج 1 ص 47) ، قسمی خربزه
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان الند بخش حومه شهرستان خوی. 65 هزارگزی شمال باختری خوی و 8 هزارگزی جنوب راه ارابه رو خان به ملحملی دره و کوهستانی سردسیر. سکنۀ آن 36 تن. سنی کردی. آب آن از چشمه. محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است و راه مالرودارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
در اصطلاح کودکان پیری که بشب نوروز (شب اول سال) جامه نو و شیرینی و بازیچه برای کودکان آرد نظیر پاپا نوئل مسیحیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد نوروز
تصویر باد نوروز
((دِ نُ))
لحنی از موسیقی قدیم
فرهنگ فارسی معین