- بائق
- سختی و بلا رسیده، یورش کننده، ستم کشنده، هالک
معنی بائق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مونث بائق: و سختی بدی
یکی از پرندگان شکاری که جثه اش کوچک است و درازیش حداکثر تا 30 سانتیمتر میرسد. رنگ چشم این پرنده زرد است و تقریبا در تمام کره زمین بخصوص ایران و هندوستان و آسیای مرکزی فراوان است. پشتش خاکستری تیره و شکمش سفید بالکه های حنایی است. این پرنده در هوا مرغان دیگر را شکار و گاهی نیز از تخم مرغها استفاده میکند باشق قرقی واشه بش جغنه جغنک جغنق. یا باشه فلک
بلند و دراز
جدا شونده، آشکار
فروشنده فروختار
تخم گذار
شتابنده
سختی رسیده، فقیری که در خور ترحم است، محتاج شونده
زنده، مرد نیکو حال
خراب، ویران
آنچه شبی بر آن گذشته باشد (از گوشت و نان و غیره) شب مانده بیات مقابل تازه. بنگرید به بیات
چشنده مزه گیرنده. چشنده مزه سنج
تابان، ابر درخشار برق زننده درخشنده تابان، ابر با برق و درخشنده
پارسی تازی شده باده، شیره انگور، کم پخته، تند و تیز
ناشتا، ناب، پالوده
رنگ کار رنگرز
راننده پس زننده سوق دهنده راننده ترغیب کننده محرک جمع سواق
گول نادان
آرزومند، شایق، مشتاق
مایل، راغب، مشتاق
سربرافراخته، ویژگی درخت بلند
آشکار، هویدا، واضح، ظاهر، جداشونده
برق زننده،، برق دار، درخشان، تابان، ویژگی ابر برق دار
تنگ (اسم مونث) کم وسعت تنگ ضیق
پر گر (طوق)، سنگ
باز دار باز دارنده باز دار نا رسانا پیشگیر، اندوده بازدارنده مانع، آن که مردم را از امور باز دارد، جسمی که حرارت یا الکتریسیته در آن به خوبی منتشر نشود و جسمی که ماورا آن قرار گرفته محفوظ از حرارت یا الکتریسیته باشد نا رسانا مقابل هادی
برگزیده و بهترین از هر چیزی
لایق در فارسی آتاو خورند فرزام مکن ای روی نکو زشتی با عاشق خویش کز نکو رویان زشتی نبود فرزاما (دقیقی) هژیر (در لغت فرس برابر با نیکو آمده) شایسته سزاوار بی شکی آن کسی که بد کار است به جهنم درون سزاوار است (سنائی) در خور برازنده سزاوار شایسته در خور: سلجوق... شش پسر داشت همه سزاوار مهتری و لایق سروری، جمع لایقین. سزاوار، درخور
قرقی، پرنده ای شکاری و زردچشم، کوچکتر از باز، رنگش خاکستری تیره، زیر سینه و شکمش سفید با لکه های حنایی، بسیار چالاک و تیزپر که شکارش گنجشک، سار، کبوتر و سایر پرندگان کوچک است، واشه، بازک، قوش، بازکی، باشه، سیچغنه
پارسی است بای یکی از سازها سازی است از مقیدات آلات ذوات النفخ بطول یک وجب و دارای سوراخهای و زبانه هایی بر دهانه آن