جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هرکاره، آیشنه، خبرکش، منهی، زبان گیر، راید، رافع، متجسّس
جاسوس، خبرچین، کسی که اخبار و اسرار کسی یا اداره ای یا مملکتی را به دست بیاورد و به دیگری اطلاع بدهد، جستجوکنندۀ خبر، هَرکارِه، آیِشنِه، خَبَرکِش، مُنهی، زَبان گیر، رایِد، رافِع، مُتَجَسِّس
مخفف ایشان، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، تیز رفتن شتر، تیز راندن، (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، شتابیدن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی، ص 24)، بشتابانیدن و بشتافتن، (تاج المصادر بیهقی)، زیان زده گردیدن مردم در تجارت، (منتهی الارب) (آنندراج)، زیان کردن، (تاج المصادر بیهقی)
مخفف ایشان، (آنندراج) (ناظم الاطباء)، تیز رفتن شتر، تیز راندن، (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد)، شتابیدن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی، ص 24)، بشتابانیدن و بشتافتن، (تاج المصادر بیهقی)، زیان زده گردیدن مردم در تجارت، (منتهی الارب) (آنندراج)، زیان کردن، (تاج المصادر بیهقی)
وصف زنان است همچو بی بی و به ترکی بیگم، (برهان) (هفت قلزم) (غیاث اللغات) (جهانگیری)، بانو، (اوبهی) : بنده ایشی دعا همی گوید بدعای شبت همی جوید، انوری، بیهوده خرج کردن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از آنندراج)، مال با سران نفقه کردن، (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)
وصف زنان است همچو بی بی و به ترکی بیگم، (برهان) (هفت قلزم) (غیاث اللغات) (جهانگیری)، بانو، (اوبهی) : بنده ایشی دعا همی گوید بدعای شبت همی جوید، انوری، بیهوده خرج کردن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از آنندراج)، مال با سران نفقه کردن، (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)
مخفف ای شی ٔ، به معنی چه چیز است. و ایش حالکم، چگونه است حال شما. (ناظم الاطباء). ایش شأاﷲ، هرچه و هرچیز خدا خواهد: قول بنده ایش شأاﷲ کان بهر آن نبود که منبل شو روان. مولوی. چون بگویند ایش شأاﷲ کان حکم حکم اوست مطلق جاودان. مولوی. چونکه خواه نفس آمد مستعان تسخر آمد ایش شأاﷲ کان. مولوی. رجوع به دزی شود، در تداول عامه به معنی همه و کل و تمام استعمال میشود. (یادداشت بخط مؤلف) : یکی کیسه صدتومانی ایضاً دوهزاری امین السلطانی. (یادداشت بخط مؤلف)
مخفف ای شی ٔ، به معنی چه چیز است. و ایش حالکم، چگونه است حال شما. (ناظم الاطباء). ایش شأاﷲ، هرچه و هرچیز خدا خواهد: قول بنده ایش شأاﷲ کان بهر آن نبود که منبل شو روان. مولوی. چون بگویند ایش شأاﷲ کان حکم حکم اوست مطلق جاودان. مولوی. چونکه خواه نفس آمد مستعان تسخر آمد ایش شأاﷲ کان. مولوی. رجوع به دزی شود، در تداول عامه به معنی همه و کل و تمام استعمال میشود. (یادداشت بخط مؤلف) : یکی کیسه صدتومانی ایضاً دوهزاری امین السلطانی. (یادداشت بخط مؤلف)