- ایستار
- سنت، موقعیت
معنی ایستار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کلمه ایست از مبهمات که شخص یا شی مجهول و غیر معلوم را رساند فلان. یا باستار و بیستار. فلان و بهمان
اشاره به یک شخص یا یک چیز مجهول و غیرمعلوم، فلان
واژه ای مانند فلان، که اشاره به یک چیز یا شخص مجهول و نامعلوم است
ثابت، استوار، پابرجا، مقاوم
جمع ستر، پرده ها جمع ستر سترها پرده ها. یا استار کعبهء. پرده های کعبه. یا هتک استار. پرده دریدن
توانگر گردیدن، بی نیاز گشتن
سترها، پرده ها، جمع واژۀ ستر
توانگر شدن، بی نیاز شدن، آسان شدن، به آسانی زاییدن زن
واحد اندازه گیری وزن، برابر با چهار یا چهار و نیم مثقال
فراخ دست شدن، توانگر گشتن، توانگری
Stagnant, Static
застойный , статичный
stagnierend, statisch
застійний , статичний
stagnacyjny, statyczny
停滞的 , 静态的
estagnado, estático
stagnante, statico
estancado, estático
stagnant, statique
stilstaand, statisch
ค้างอยู่ , คงที่
terhenti, statis
إعادة التّرطيب , شطف
स्थिर
עומד , סטטי
停滞した , 静的な
정체된 , 정적인
durağan, statik
iliyozuiliwa, isiyo wasiliana
স্থির