جدول جو
جدول جو

معنی ایرانی - جستجوی لغت در جدول جو

ایرانی
منسوب به ایران. هر چیز که وابسته به ایران باشد، اهل ایران از مردم ایران تابع ایران
فرهنگ لغت هوشیار
ایرانی
مربوط به ایران، از مردم ایران، تهیه شده در ایران، مجموعه ای از زبان های هند و ایرانی، شامل زبان های اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه، سغدی، پهلوی، تاجیکی، پشتو، بلوچی، کردی و فارسی
تصویری از ایرانی
تصویر ایرانی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایرانیت
تصویر ایرانیت
ایرانی گری
فرهنگ واژه فارسی سره
ورقه یا لوله ای ظریف و سبک که از مخلوط سیمان و پنبه کوهی ساخته می شود و در ساختمان سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
نوعی ورق موج دار ساخته شده از سیمان و پنبۀ نسوز که برای پوشش سقف، دیوار کاذب راه آب و دودکش به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایرانیار
تصویر ایرانیار
(پسرانه)
یار ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انیرانی
تصویر انیرانی
خارجی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
تخریب، خرابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دیرانی
تصویر دیرانی
دیر نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرانه
تصویر ایرانه
(دخترانه)
منسوب به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایرانا
تصویر ایرانا
(دخترانه)
مرکب از ایران + الف اطلاق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایرادی
تصویر ایرادی
منسوب به ایراد ایرادگیر بهانه گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حیرانی
تصویر حیرانی
کاتورگی سترتکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
خرابی، ویرانی، تباهی، فساد، بی نظمی
فرهنگ فارسی عمید
خرابی بایربودن: بسلطانی نشان مهرش اگر آباد خواهی دل که بی والی چوب اشد ملک رود آرد به ویرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیرانی
تصویر دیرانی
((دَ))
منسوب به دیر، دیرنشین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیرانی
تصویر دیرانی
صاحب دیر، دیرنشین، برای مثال گفت کای کهنه پیر دیرانی / چیست این کسوت مسلمانی (جامی۱ - ۲۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویرانی
تصویر ویرانی
Demolition, Desolation, Devastation, Dilapidation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
demolição, desolação, devastação, dilapidação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
demolición, desolación, devastación, dilapidación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
zniszczenie, spustoszenie, dewastacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
разрушение , опустошение
دیکشنری فارسی به روسی
знищення , спустошення , руйнування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
vernietiging, verwoesting, verval
دیکشنری فارسی به هلندی
Abriss, Verwüstung, Verfall
دیکشنری فارسی به آلمانی
démolition, désolation, dévastation, dilapidation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
demolizione, desolazione, devastazione, rovina
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
विध्वंस , उजाड़ , विनाश
دیکشنری فارسی به هندی
ধ্বংস , ধ্বংস , ধ্বংস , ধ্বংস
دیکشنری فارسی به بنگالی
yıkım, ıssızlık, harabe
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
파괴 , 황폐 , 황폐화 , 폐허
دیکشنری فارسی به کره ای
拆除 , 荒凉 , 毁灭 , 破坏
دیکشنری فارسی به چینی
破壊 , 荒廃 , 廃墟
دیکشنری فارسی به ژاپنی
הרס , חורבן , הרס , חֻרְבָּן
دیکشنری فارسی به عبری