راندن شتر به رفتار، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج)، پویانیدن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24) : و ما افاء اﷲ علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب و لکن اﷲ یسلط رسله علی من یشاء و اﷲ علی کل شی ٔ قدیر، (قرآن 6/59)
راندن شتر به رفتار، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج)، پویانیدن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24) : و ما افاء اﷲ علی رسوله منهم فما اَوجفتم علیه من خیل و لا رکاب و لکن اﷲ یسلط رسله علی من یشاء و اﷲ علی کل شی ٔ قدیر، (قرآن 6/59)
ائجاد، (از ’وج د’) آفریدن و هست نمودن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، در وجود آوردن و پیدا کردن، (آنندراج) (غیاث)، هست کردن، (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) : این طلب در ما هم از ایجاد تست رستن از بیداد یارب داد تست، مولوی، - ایجاد کردن، آفریدن، از عدم بوجود آوردن، (ناظم الاطباء)
ائجاد، (از ’وج د’) آفریدن و هست نمودن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، در وجود آوردن و پیدا کردن، (آنندراج) (غیاث)، هست کردن، (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی) : این طلب در ما هم از ایجاد تست رستن از بیداد یارب داد تست، مولوی، - ایجاد کردن، آفریدن، از عدم بوجود آوردن، (ناظم الاطباء)
پیدا و آشکار گردیدن راه و جز آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، پیدا و آشکار گردیدن، (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، توانا و قوی گردیدن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، قوی شدن، (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
پیدا و آشکار گردیدن راه و جز آن، (منتهی الارب) (آنندراج)، پیدا و آشکار گردیدن، (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، توانا و قوی گردیدن، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، قوی شدن، (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی)
در دل افکندن ترس، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، بیم در دل گذاشتن، (المصادر زوزنی)، مرگ فرا رسیدن، (منتهی الارب)، یقال: اودی به الموت، ای ذهب به، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، فرا رسیدن مرگ کسی را، (ناظم الاطباء)، پوشیده شدن مرد از سلاح، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، (از ’ی دی’) احسان و نیکوی دیدن از کسی، بدین معنی مثال یایی است، (ناظم الاطباء)، انعام شدن بر کسی، (از اقرب الموارد)
در دل افکندن ترس، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)، بیم در دل گذاشتن، (المصادر زوزنی)، مرگ فرا رسیدن، (منتهی الارب)، یقال: اودی به الموت، ای ذهب به، (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، فرا رسیدن مرگ کسی را، (ناظم الاطباء)، پوشیده شدن مرد از سلاح، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، (از ’ی دی’) احسان و نیکوی دیدن از کسی، بدین معنی مثال یایی است، (ناظم الاطباء)، انعام شدن بر کسی، (از اقرب الموارد)
کوتاه کردن سخن و اختصار نمودن، (غیاث اللغات)، کوتاه کردن سخن و کوتاه گردیدن آن، (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، کوتاه کردن سخن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24) (تاج المصادر بیهقی) : هم در آن جانب ایجاز و اختصار بغایت رسانیده آمد، (کلیله و دمنه)، در ایجاز سخن آثار اعجاز ظاهر گردانیده، (ترجمه تاریخ یمینی)، ایجاز سخن را مصلحت دیدم، (سعدی)، که ز اطناب به بود ایجاز، قاآنی، ، قوت گرفتن مرد بسلاح و قوت دادن: ادی الرجل، لازم و متعدی، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، تمام سلاح شدن، (المصادر زوزنی)، بسیار شدن قوم در جایی بجهت حراجی و ارزانی، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، آماده شدن برای سفر، بسیار شدن شتران و مالهای دیگر و عاجز گردانیدن صاحب خود از محافظت و تیمار، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
کوتاه کردن سخن و اختصار نمودن، (غیاث اللغات)، کوتاه کردن سخن و کوتاه گردیدن آن، (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)، کوتاه کردن سخن، (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24) (تاج المصادر بیهقی) : هم در آن جانب ایجاز و اختصار بغایت رسانیده آمد، (کلیله و دمنه)، در ایجاز سخن آثار اعجاز ظاهر گردانیده، (ترجمه تاریخ یمینی)، ایجاز سخن را مصلحت دیدم، (سعدی)، که ز اطناب به ْ بود ایجاز، قاآنی، ، قوت گرفتن مرد بسلاح و قوت دادن: ادی الرجل، لازم و متعدی، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، تمام سلاح شدن، (المصادر زوزنی)، بسیار شدن قوم در جایی بجهت حراجی و ارزانی، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، آماده شدن برای سفر، بسیار شدن شتران و مالهای دیگر و عاجز گردانیدن صاحب خود از محافظت و تیمار، (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)