جدول جو
جدول جو

معنی ایتیل - جستجوی لغت در جدول جو

ایتیل
نهری است که امروز آنرا ولگا نامند و به بحر خزر میریزد و یاقوت در معجم البلدان آنرا اتل می نامد: باتو در مخیم خویش که در حدود ایتیل داشت مقام فرمود و شهری بنا نهاد، (تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 222)، اکثر مهرب و ملجاء او کنار ایتیل بود و او در میان بیشه های آن متواری و مختفی می شد، (جهانگشای جوینی)، رجوع به آتل و اتل و ایتل شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از استیل
تصویر استیل
طرز، اسلوب، سبک، شیوه، نوعی مبل مجلل و دارای کنده کاری و نقوش برجسته، به سبک شاهان قدیم فرانسه
نوعی فولاد که در برابر زنگ زدگی مقاومت می کند، آلیاژ فولادی زنگ نزن
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
از لاتینی ستیلوس، خنجر، سبک و طرز و اسلوب و شیوۀ تحریر و سبک صنعتگران از معمار و حجار و مجسمه ساز و نقاش و غیره
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ریچارد. یکی ازادبای نامی انگلستان. مولد وی 1672 و وفات 1729 میلادی وی با گروهی از دوستان خویش رساله ها و روزنامه ها منتشر ساخته و با کمال جدیت به بیدار کردن افکار و احساسات عامۀ ملت انگلیس پرداخته است و در مجلس مبعوثان عضویت داشته و چند کتاب ادبی هم تألیف کرده است
لغت نامه دهخدا
رودیست در غربی مغولستان در ایالت سمیریه چنسک در سیبری روسیه و در بحیرهالاکول میریزد و اکنون نیز آنرا امیل و یمیل خوانند. (حاشیۀ جهانگشای جوینی ج 1 ص 31) : و تختگاه اوکتای که ولی عهد بود یورت او در عهد پدر در حدود ایمیل و قوناق بودچون بر تخت خانی نشست. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 31). در حرکت زیارت تعجیل واجب داشت و سوز واقعه او را فرازمین نگذاشت تا به ایمیل رسید. (جهانگشای جوینی) ، برانگیختن کسی را بر ننگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دردمند بینی گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شتاب کردن کار خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تا بینی رسیدن چنانکه آب در حوض و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِکْ)
ائتیال، اصلاح کردن، (از اقرب الموارد) : ائتال المال ائتیالاً، اصلاح کرد مال را، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، آوندی که در آن جامه شویند، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اَ یِ)
جمع واژۀ ایّل و ایّل و ایّل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
آتل. اتل. نام رودی است:
این چنین عمان که صد قلزم ز آبش قطره ایست
در محیط علم آصف کم ز رود ایتل است.
کاتبی.
مینماید زین حدیث تو خیالات لطیف
آنچنان کز آب ایتل جسم خوبان سرای.
کاتبی.
رجوع به آتل و اتل و ایتیل شود
لغت نامه دهخدا
اتل. عدیل. رودی است که از شمال بحر خزر وارد آن دریاچه میشود و امروز به ولگا معروفست. گویند خزر را کنار جوی اتیل خوش آمد از دیگر جایها و آنجا شهر خزران بنا نهاد. (مجمل التواریخ و القصص). رجوع به آتل و اتل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از استیل
تصویر استیل
طرز و روش، نوعی ظروف فلزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میتیل
تصویر میتیل
پارچه ای معمولا سفید که روی بالش و لحاف کشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استیل
تصویر استیل
((اِ))
فولاد ضدزنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از استیل
تصویر استیل
((اِ))
شکل، فرم، اندازه، نوعی مبل به سبک قدیم فرانسه، شیوه ای (معمولاً منحصر به فرد) در انجام مهارت های ورزشی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایمیل
تصویر ایمیل
((اِ مِ یْ))
ای میل، پست الکترونیکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایمیل
تصویر ایمیل
رایانامه
فرهنگ واژه فارسی سره
سبک، پولاد، فولاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد