جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ایمیل

ایمیل

ایمیل
رودیست در غربی مغولستان در ایالت سمیریه چنسک در سیبری روسیه و در بحیرهالاکول میریزد و اکنون نیز آنرا امیل و یمیل خوانند. (حاشیۀ جهانگشای جوینی ج 1 ص 31) : و تختگاه اوکتای که ولی عهد بود یورت او در عهد پدر در حدود ایمیل و قوناق بودچون بر تخت خانی نشست. (جهانگشای جوینی ج 1 ص 31). در حرکت زیارت تعجیل واجب داشت و سوز واقعه او را فرازمین نگذاشت تا به ایمیل رسید. (جهانگشای جوینی) ، برانگیختن کسی را بر ننگ. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دردمند بینی گردانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شتاب کردن کار خود را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، تا بینی رسیدن چنانکه آب در حوض و جز آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

ازمیل

ازمیل
نشگرده: ابزاری است که کفشگران و شیرازه بندان و پوسته گران با آن چرم را می برند و می تراشند اسکنه گزن
فرهنگ لغت هوشیار

ازمیل

ازمیل
نشگرده. (تفلیسی) (مهذب الاسماء). نشگردۀ کفشگران که بدان چرم تراشند. (منتهی الارب). و بهندی آنرا ((راپنی)) گویند. (غیاث اللغات). شفره. شفرهالاسکاف. (قطر المحیط). محذی. ج، ازامیل. (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا

ایمین

ایمین
قلبه و جفت (ناظم الاطباء) خیش دو گاو یا چند اسب که باهم بسته باشند (اشتینگاس)
لغت نامه دهخدا

ایتیل

ایتیل
نهری است که امروز آنرا ولگا نامند و به بحر خزر میریزد و یاقوت در معجم البلدان آنرا اِتِل می نامد: باتو در مخیم خویش که در حدود ایتیل داشت مقام فرمود و شهری بنا نهاد، (تاریخ جهانگشای جوینی ج 1 ص 222)، اکثر مهرب و ملجاء او کنار ایتیل بود و او در میان بیشه های آن متواری و مختفی می شد، (جهانگشای جوینی)، رجوع به آتل و اتل و ایتل شود
لغت نامه دهخدا

ایایل

ایایل
جَمعِ واژۀ اِیَّل و اُیَّل و اَیَّل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

دایمیل

دایمیل
نام قصبه ای در 219 هزارگزی جنوب مادریددر ایالت چودادریال اسپانیا، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا