تاباق و چوب دستی و چوب گنده ای که قلندران در دست گیرند، (ناظم الاطباء)، رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 281 شود: خلاف امر را کرده بهانه زده تایاق بر سر رستمانه، میرنظمی (لسان العجم شعوری ایضاً)
تاباق و چوب دستی و چوب گنده ای که قلندران در دست گیرند، (ناظم الاطباء)، رجوع به لسان العجم شعوری ج 1 ورق 281 شود: خلاف امر را کرده بهانه زده تایاق بر سر رستمانه، میرنظمی (لسان العجم شعوری ایضاً)
کلمه ترکی است به معنی مطلق تکیه و قائمه و اختصاصاً چوبی که بپای درخت یا گلبن زنند و بندند تا درخت یا گلبن از باد یا بسیاری بار نیفتد و یا شاخه های آن نشکند، شمع، قائمه، هاچه
کلمه ترکی است به معنی مطلق تکیه و قائمه و اختصاصاً چوبی که بپای درخت یا گلبن زنند و بندند تا درخت یا گلبن از باد یا بسیاری بار نیفتد و یا شاخه های آن نشکند، شمع، قائمه، هاچه