جدول جو
جدول جو

معنی ایاسی - جستجوی لغت در جدول جو

ایاسی(اَ)
ایازی که نوعی برقع سیاه است که زنان بر روی کشند. (برهان) (هفت قلزم) (آنندراج) (جهانگیری). رجوع به ایازی شود
لغت نامه دهخدا
ایاسی
نقاب سیاهی که زنان بدان صورت خود را پوشانند
تصویری از ایاسی
تصویر ایاسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
مربوط به سیاست، کسی که به کارهای سیاسی بپردازد و سیاست را پیشۀ خود سازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قیاسی
تصویر قیاسی
آنچه به حسب قیاس باشد، امری یا مطلبی که از روی قیاس استنباط شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایازی
تصویر ایازی
نقاب سیاه که زنان بالای پیشانی یا روی صورت خود بیندازند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادی مثلاً کار اساسی، اصلی مثلاً تفاوت اساسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایادی
تصویر ایادی
یدها، دست ها، کنایه از قدرت ها، جمع واژۀ ید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
شهرمداریک ساستاریک منسوب به سیاست
فرهنگ لغت هوشیار
دستوری، سنجشی منسوب به قیاس آنچه از روی قیاس به دست آید مقابل استقرائی سماعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایازی
تصویر ایازی
نقاب سیاهی که زنان بدان صورت خود را پوشانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایادی
تصویر ایادی
دستها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاغی
تصویر ایاغی
ترکی آبدار، خوانسالار، آشپز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاقی
تصویر ایاقی
آبدار شرابدار، آشپز، سفره چی، خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ایم، بیوگان، بی شوهران، بی زنان جمع ایم بیوگان بیوه زنان زنان بی شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اناسی
تصویر اناسی
جمع انس، آدمیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
قانون اساسی، قانونی که اساس وپایه حکومت مملکتی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
منسوب به سیاست، مربوط به سیاست، امور سیاسی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایادی
تصویر ایادی
جمع ایدی، ججمع ید، دست ها، دستیاران، نعمت ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایامی
تصویر ایامی
((اَ ما))
جمع ایم، بیوه گان، بیوه زنان، زنان بی شوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادین، اصولی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایاقی
تصویر ایاقی
آبدار، شرابدار، آشپز، سفره چی، خدمتکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
بنیادین، بنیادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
Constitutional, Essential, Fundamentally, Radical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
Political, Politically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
konstytucyjny, zasadniczy, zasadniczo, radykalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
政治的 , 政治上
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
宪法的 , 必要的 , 基本地 , 激进的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
polityczny, politycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
verfassungsmäßig, wesentlich, grundsätzlich, radikal
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
політичний , політично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
конституційний , основний , фундаментально , радикальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
politisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سیاسی
تصویر سیاسی
политический , политически
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
конституционный , основной , фундаментально , радикальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اساسی
تصویر اساسی
constitucional, essencial, fundamentalmente, radical
دیکشنری فارسی به پرتغالی