جدول جو
جدول جو

معنی ایابس - جستجوی لغت در جدول جو

ایابس
(اَ بِ)
جمع واژۀ ایبس. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارابس
تصویر ارابس
گیاهی از تیرۀ چلیپاییان، با ساقه و برگ های کرک دار، به انواع مختلف، تره تیزک کوهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایاس
تصویر ایاس
ایاز، نسیم شب، نسیم سرد، باد خنک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایاب
تصویر ایاب
بازگشتن، برگشتن، بازآمدن، بازگشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یابس
تصویر یابس
خشک، سفت و سخت
فرهنگ فارسی عمید
(بِ)
وادی یابس موضعی است که گفته اند خروج سفیانی در آخر الزمان از آنجا خواهد بود. (از تاج العروس) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
ناامید شدن، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
خشک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، شتابانیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَیْ یا)
سقاء. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (از متن اللغه). و منه حدیث عکرمه: و کان طالوت ایاباً. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِفْ)
بازگشتن بوطن، (آنندراج)، بازگشتن، (المصادر زوزنی) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 23) (منتهی الارب) : ره سپرش را نه از ذهاب خبر است و نه از ایاب، (ترجمه تاریخ یمینی)، پای، (غیاث) (آنندراج)، رجوع به ایاغ شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ابن قبیصۀ طایی از اشراف طی و فصحاء و شجاعان جاهلیت بود وی به خدمت کسری اپرویز رسید و ولایت حیره به او داده شد. واقعۀ ’ذی قار’ در این ایام بوقوع پیوست. وی به سال چهارم هجرت درگذشت. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 134 و عقدالفرید ج 2 ص 125، ج 3 ص 349 و ج 6 ص 110، 111، 113، 114 و فارسنامۀ ابن البلخی ص 105 و امتاع الاسماع ص 13 و تاریخ اسلام ص 28 و مجمل التواریخ والقصص صص 153- 267 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
همان ایاز است که نام غلام سلطان محمود باشد. (برهان) (آنندراج) (غیاث) (شرفنامه) :
گر تو مرد طالبی و حق شناس
بندگی کردن بیاموز از ایاس.
عطار.
خویشتن را تو رها کن چون ایاس
تا ز شه بینی تو لطف بی قیاس.
مولوی.
رجوع به آیاز و ایاز شود
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
به علف خشک رسیدن، اصلاح درخت خرما و زراعت خود، (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، رجوع به ائتبار شود
لغت نامه دهخدا
لاتینی گیاهی از تیره چلیپاییان تره تیزک کوهی گیاهی از تیره چلیپائیان که گونه های متعدد دارد. بعضی گونهایش یکساله و بعضی دائمیند و در بعضی گونه ها ساقه و برگها کرک دارند. این گیاه و دیگر گونه هایش بیشتر در دامنه های آلپ و کوههای قفقازیه در نواحی سردسیر و یا معتدل میرویند: ارابس ابیص تره تیزک کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاب
تصویر ایاب
بازگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاس
تصویر ایاس
نا امید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایبس
تصویر ایبس
خشک، خشکه استخوان ساغ پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یابس
تصویر یابس
خشک، خشکی کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایاب
تصویر ایاب
((اِ))
برگشتن، باز آمدن، بازگشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یابس
تصویر یابس
((ب))
خشک، سخت، رطب
یابس به هم بافتن: کنایه از سخنان در هم و برهم و بی معنی گفتن
فرهنگ فارسی معین
خشک، قابض، یبوست آور
فرهنگ واژه مترادف متضاد