معنی یابس - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یابس
یابس
- یابس
- خشک، سخت، رطب
یابس به هم بافتن: کنایه از سخنان در هم و برهم و بی معنی گفتن
فرهنگ فارسی معین
یابس
- یابس
- وادی یابس موضعی است که گفته اند خروج سفیانی در آخر الزمان از آنجا خواهد بود. (از تاج العروس) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
حابس
- حابس
- حبس کننده، بازدارَنده، آنکه یا آنچه کسی را از امری باز می دارد، ناهی، وازِع، زاجِر، مُعَوَّق، مَناع، رادِع
فرهنگ فارسی عمید