عبدالله بن احمد مکی (899-972 هجری قمری). از علمای زبان عرب است که زادگاه و محل وفاتش مکه بوده است. مدتی مقیم مصر بود و در فقه و ادب هر دو دست داشت. او را کتابهایی است بنام شرح الاجرومیه و شرح القطر که هر دو را در علم نحو نوشته است. (از اعلام زرکلی ص 546) محمد بن علی فاکهی مکی، مکنی به ابوالسعادات (923-982 هجری قمری). ازفقهای شافعی و آشنا به ادب بود. مولد او مکه و محل وفاتش هند بوده است. از کتابهایش نورالابصار در فقه ورساله ای در لغت معروف است. (از اعلام زرکلی ص 857) تاج الدین عمر بن علی بن سالم اللخمی الاسکندری (654-731 هجری قمری) عالم علم نحو و از مردم اسکندریه بود. او را کتابی بنام ’الاشاره’ است در نحو، و آثار دیگر نیز دارد. (از اعلام زرکلی ص 720) محمد بن اسحاق. معاصر ازرقی است. وی کتاب تاریخ مکه را نوشت و در حدود سال 230 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ص 763). ابن الندیم نام کتاب او را ’مکه و اخبارها فی الجاهلیه و الاسلام’ ضبط کرده است. رجوع به الفهرست شود
عبدالله بن احمد مکی (899-972 هجری قمری). از علمای زبان عرب است که زادگاه و محل وفاتش مکه بوده است. مدتی مقیم مصر بود و در فقه و ادب هر دو دست داشت. او را کتابهایی است بنام شرح الاجرومیه و شرح القطر که هر دو را در علم نحو نوشته است. (از اعلام زرکلی ص 546) محمد بن علی فاکهی مکی، مکنی به ابوالسعادات (923-982 هجری قمری). ازفقهای شافعی و آشنا به ادب بود. مولد او مکه و محل وفاتش هند بوده است. از کتابهایش نورالابصار در فقه ورساله ای در لغت معروف است. (از اعلام زرکلی ص 857) تاج الدین عمر بن علی بن سالم اللخمی الاسکندری (654-731 هجری قمری) عالم علم نحو و از مردم اسکندریه بود. او را کتابی بنام ’الاشاره’ است در نحو، و آثار دیگر نیز دارد. (از اعلام زرکلی ص 720) محمد بن اسحاق. معاصر ازرقی است. وی کتاب تاریخ مکه را نوشت و در حدود سال 230 هجری قمری درگذشت. (از اعلام زرکلی ص 763). ابن الندیم نام کتاب او را ’مکه و اخبارها فی الجاهلیه و الاسلام’ ضبط کرده است. رجوع به الفهرست شود
خدایی منسوب به اله خدایی: تاء یید الهی توفیق الهی. یا حکمت الهی یا علم الهی. دانش برین خدا شناسی یزدان شناخت حکمت الهی نزد قدما یکی از شعب ما بعد الطبیعه در معرفت واجب و عقول و نفوس. (ندا) ای خدای من، خدای من، خدایا، الهی مرا تمتع دنیایی هیچ چیز باقی نمانده است. توضیح هم در دعا و هم در نفرین استعمال شود
خدایی منسوب به اله خدایی: تاء یید الهی توفیق الهی. یا حکمت الهی یا علم الهی. دانش برین خدا شناسی یزدان شناخت حکمت الهی نزد قدما یکی از شعب ما بعد الطبیعه در معرفت واجب و عقول و نفوس. (ندا) ای خدای من، خدای من، خدایا، الهی مرا تمتع دنیایی هیچ چیز باقی نمانده است. توضیح هم در دعا و هم در نفرین استعمال شود