جدول جو
جدول جو

معنی اکسیژناسیون - جستجوی لغت در جدول جو

اکسیژناسیون
هوا زدگی
تصویری از اکسیژناسیون
تصویر اکسیژناسیون
فرهنگ واژه فارسی سره
اکسیژناسیون
فرانسوی هوازدگی
تصویری از اکسیژناسیون
تصویر اکسیژناسیون
فرهنگ لغت هوشیار
اکسیژناسیون
عمل ترکیب ماده ای با اکسیژن
تصویری از اکسیژناسیون
تصویر اکسیژناسیون
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واکسیناسیون
تصویر واکسیناسیون
مایه کوبی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واکسیناسیون
تصویر واکسیناسیون
عمل وارد کردن واکسن به بدن کسی، میاه کوبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واکسیناسیون
تصویر واکسیناسیون
واکسن زدن، مایه کوبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واکسیناسیون
تصویر واکسیناسیون
محل تلقیح واکسن، مایه زنی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واکسیناسیون
تصویر واکسیناسیون
Vaccination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
การฉีดวัคซีน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اکسیداسیون
تصویر اکسیداسیون
زنگارش، اکسایش
فرهنگ واژه فارسی سره
فرانسوی زنگارش عمل اکسید کردن ترکیب جسمی با اکسیژن، حالت جسمی که اکسیده شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکسیداسیون
تصویر اکسیداسیون
تهیۀ اکسید از یک ماده با افزودن اکسیژن به آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکسیداسیون
تصویر اکسیداسیون
هر جسمی که از ترکیب شبه فلز با اکسیژن حاصل شود
فرهنگ فارسی معین