- اکسیژناسیون
- هوا زدگی
معنی اکسیژناسیون - جستجوی لغت در جدول جو
- اکسیژناسیون
- فرانسوی هوازدگی
- اکسیژناسیون
- عمل ترکیب ماده ای با اکسیژن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مایه کوبی
عمل وارد کردن واکسن به بدن کسی، میاه کوبی
واکسن زدن، مایه کوبی
محل تلقیح واکسن، مایه زنی
Vaccination
vacinação
vacunación
szczepienie
вакцинация
вакцинація
vaccinatie
Impfung
vaccination
vaccinazione
टीकाकरण
টিকাদান
חִסּוּן
vaksinasi
การฉีดวัคซีน
تطعيمٌ
ویکسینیشن
زنگارش، اکسایش
فرانسوی زنگارش عمل اکسید کردن ترکیب جسمی با اکسیژن، حالت جسمی که اکسیده شده باشد
تهیۀ اکسید از یک ماده با افزودن اکسیژن به آن
هر جسمی که از ترکیب شبه فلز با اکسیژن حاصل شود