معنی اکسیژناسیون
اکسیژناسیون
عمل ترکیب ماده ای با اکسیژن
تصویر اکسیژناسیون
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اکسیژناسیون
اکسیژناسیون
اکسیژناسیون
هوا زدگی
فرهنگ واژه فارسی سره
اکسیژناسیون
اکسیژناسیون
فرانسوی هوازدگی
فرهنگ لغت هوشیار
واکسیناسیون
واکسیناسیون
مایه کوبی
فرهنگ واژه فارسی سره
واکسیناسیون
واکسیناسیون
عمل وارد کردن واکسن به بدن کسی، میاه کوبی
فرهنگ فارسی عمید
واکسیناسیون
واکسیناسیون
واکسن زدن، مایه کوبی
فرهنگ لغت هوشیار
واکسیناسیون
واکسیناسیون
محل تلقیح واکسن، مایه زنی
فرهنگ فارسی معین
واکسیناسیون
واکسیناسیون
Vaccination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
واکسیناسیون
واکسیناسیون
vacinação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
واکسیناسیون
واکسیناسیون
vacunación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی