گیاه برآوردن گرفتن زمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دروغ تر. امین: احسن الشعر امینه و اعذبه اکذبه. (یادداشت مؤلف) : احسن الشعر اکذبه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222). در شعر مپیچ و در فن او چون اکذب اوست احسن او. نظامی
گیاه برآوردن گرفتن زمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، دروغ تر. امین: احسن الشعر امینه و اعذبه اکذبه. (یادداشت مؤلف) : احسن الشعر اکذبه. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222). در شعر مپیچ و در فن او چون اکذب اوست احسن او. نظامی
حال، حالا، اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، نون، فی الحال، حالیا، همینک، ایدون، بالفعل، فعلاً، الآن، ایمه، عجالتاً، ایدر، اینک، کنون، همیدون، حالا
حال، حالا، اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، نون، فِی الحال، حالیا، هَمینَک، ایدون، بِالفِعل، فِعلاً، اَلآن، اِیمِه، عِجالَتاً، ایدَر، اینَک، کُنون، هَمیدون، حالا
خشک شدن شهر و زمین. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در اصطلاح ورزش در ورزشهای دو میدانی و دوچرخه سواری نوعی از مسابقه است که چند تن با فاصله های معین در یک مسیر ایستاده با کمک یکدیگر آن مسافت را طی کنند. (فرهنگ فارسی معین)
خشک شدن شهر و زمین. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، در اصطلاح ورزش در ورزشهای دو میدانی و دوچرخه سواری نوعی از مسابقه است که چند تن با فاصله های معین در یک مسیر ایستاده با کمک یکدیگر آن مسافت را طی کنند. (فرهنگ فارسی معین)