پدر یحیی است و یحیی قاضی القضاه معروف شافعی معاصر مأمون. (از ناظم الاطباء). قاضی دانشمند مشهور. (آنندراج) : مولای تو ثابت بن قره شاگرد تو یحیی بن اکثم. خاقانی. و رجوع به یحیی بن اکثم شود
پدر یحیی است و یحیی قاضی القضاه معروف شافعی معاصر مأمون. (از ناظم الاطباء). قاضی دانشمند مشهور. (آنندراج) : مولای تو ثابت بن قره شاگرد تو یحیی بن اکثم. خاقانی. و رجوع به یحیی بن اکثم شود
موی که سپیدی آن بر سیاهی غالب باشد. یقال: شعر اغثم و رأس اغثم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مویی که سپیدی آن بیشتر از سیاهی آن باشد. (از اقرب الموارد)
موی که سپیدی آن بر سیاهی غالب باشد. یقال: شعر اغثم و رأس اغثم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مویی که سپیدی آن بیشتر از سیاهی آن باشد. (از اقرب الموارد)
یوز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یوز شود، کسی که سینه اش کج بود. (ناظم الاطباء) ، آنکه برخی از کلمات را راست نتواند گفت. (از اقرب الموارد)
یوز. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به یوز شود، کسی که سینه اش کج بود. (ناظم الاطباء) ، آنکه برخی از کلمات را راست نتواند گفت. (از اقرب الموارد)
گرامی تر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : مصباح امم امام اکمل مفتاح همم همام اکرم. خاقانی. چون باریتعالی او را از اکرم نفوس در مناقب و مفاخر شناخت لاجرم... مقدر ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 458).
گرامی تر. (آنندراج) (ناظم الاطباء) : مصباح امم امام اکمل مفتاح همم همام اکرم. خاقانی. چون باریتعالی او را از اکرم نفوس در مناقب و مفاخر شناخت لاجرم... مقدر ساخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 458).