- اکتساب
- الفنجیدن، اندوزش، به دست آوری
معنی اکتساب - جستجوی لغت در جدول جو
- اکتساب
- ورزیدن، کسب کردن، حاصل کردن، به دست آوردن
- اکتساب
- کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن
- اکتساب ((اِ تِ))
- کسب کردن، بدست آورن، اندوختن، جمع اکتسابات
- اکتساب
- Acquisition
- اکتساب
- приобретение
- اکتساب
- Erwerb
- اکتساب
- придбання
- اکتساب
- akwizycja
- اکتساب
- aquisição
- اکتساب
- acquisizione
- اکتساب
- adquisición
- اکتساب
- acquisition
- اکتساب
- acquisitie
- اکتساب
- การได้มา
- اکتساب
- akuisisi
- اکتساب
- إمبرياليٌّ
- اکتساب
- अधिग्रहण
- اکتساب
- רכישה
- اکتساب
- ununuzi
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
الفنجیده، اندوخته، به دست آمده
به دست آمده نهیده الفنجیده منسوب به اکتساب آنچه از راه سعی و کوشش بدست آید مقابل فطری بدیهی: معلومات اکتسابی
منسوب به اکتساب، آن چه از راه سعی و کوشش به دست آید، مقابل فطری، بدیهی
شمار کردن وآزمودن
بشمار آوردن، شمردن
شکستن
شکستن چیزی را
پوشیدن جامه پوشیدن پوشیده شدن در بر کردن پوشیدن
نوشتن