جدول جو
جدول جو

معنی اکتساب - جستجوی لغت در جدول جو

اکتساب
کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
فرهنگ فارسی عمید
اکتساب
(اِ تِ)
ورزیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). کسب کردن. (تاج المصادر بیهقی). بدست آوردن. حاصل کردن. (فرهنگ فارسی معین). حاصل کردن چیزی به سعی خود. (غیاث اللغات). ارتفاد. اقتراف. (یادداشت مؤلف) : همت بر اکتساب ثواب آخرت مقصور گردان. (کلیله و دمنه)... نوبت جهانداری به حکم استحقاق هم از وجه ارث و هم از طریق اکتساب بدو رسانده. (کلیله و دمنه). هر چند که در ثمرات عفت تأمل بیش کردم رغبت من در اکتساب آن زیادت گشت. (کلیله و دمنه). در اکتساب خیرات و احتساب مبرات... بر عمیدالجیوش بیفزود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 308).
لغت نامه دهخدا
اکتساب
ورزیدن، کسب کردن، حاصل کردن، به دست آوردن
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
فرهنگ لغت هوشیار
اکتساب
((اِ تِ))
کسب کردن، بدست آورن، اندوختن، جمع اکتسابات
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
فرهنگ فارسی معین
اکتساب
الفنجیدن، اندوزش، به دست آوری
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
فرهنگ واژه فارسی سره
اکتساب
اندوختن، حصول، دستیابی، کسب
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اکتساب
اكتسابٌ
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به عربی
اکتساب
Acquisition
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اکتساب
acquisition
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اکتساب
adquisición
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اکتساب
приобретение
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به روسی
اکتساب
Erwerb
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به آلمانی
اکتساب
придбання
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اکتساب
akwizycja
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به لهستانی
اکتساب
收购
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به چینی
اکتساب
aquisição
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اکتساب
অর্জন
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به بنگالی
اکتساب
حصول
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به اردو
اکتساب
ununuzi
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اکتساب
edinim
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اکتساب
인수
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به کره ای
اکتساب
買収
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اکتساب
רכישה
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به عبری
اکتساب
acquisizione
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اکتساب
akuisisi
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اکتساب
การได้มา
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به تایلندی
اکتساب
acquisitie
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به هلندی
اکتساب
अधिग्रहण
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
دیکشنری فارسی به هندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
منسوب به اکتساب. (از ناظم الاطباء). مقابل جبلّی. (یادداشت مؤلف). آنچه از راه سعی و کوشش بدست آید. مقابل فطری، بدیهی: معلومات اکتسابی. (فرهنگ فارسی معین). هر چیز که از کسب و کوشش و زحمت فراهم آمده باشد. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از احتساب
تصویر احتساب
شمار کردن وآزمودن
فرهنگ لغت هوشیار
به دست آمده نهیده الفنجیده منسوب به اکتساب آنچه از راه سعی و کوشش بدست آید مقابل فطری بدیهی: معلومات اکتسابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتسابی
تصویر اکتسابی
منسوب به اکتساب، آن چه از راه سعی و کوشش به دست آید، مقابل فطری، بدیهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از احتساب
تصویر احتساب
بشمار آوردن، شمردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتسابی
تصویر اکتسابی
الفنجیده، اندوخته، به دست آمده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتسار
تصویر اکتسار
شکستن
فرهنگ واژه فارسی سره