معنی اکتسار - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با اکتسار
اکتسار
- اکتسار
- شکستن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شکستن چیزی را. (از اقرب الموارد) ، خشنود بودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
ابتسار
- ابتسار
- بر آوردن نیاز، سر آغازدیدن، دگر رنگی، خواب رفتن پای
فرهنگ لغت هوشیار