- اکتاب
- نویساندن
معنی اکتاب - جستجوی لغت در جدول جو
- اکتاب
- نویس آموزی: آموختن نوشتن، نویساندن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دشنامی است که عوام بحیوان و جماد دهند، آنکه معتقد است کتب آسمانی نیست بی دین
سوده شدن و ریختن سوده ریزی، گدایی دربی نیازی
شتاب
دروغانگیزی، دروغ نمایی
الفنجیدن، اندوزش، به دست آوری
برچسبانی
دوشها، شانه ها
افکندن، نگون فتادن، نگونساری
جمع عتبه، آستانه ها خرسندی نمودن، خوشنوداندن: خشنود کردن، بازایستادن جمع عتبه آستانه ها پاشنه های در. یا اعتاب مقدسه. امکنه مقدسه که زیارتگاه مردم است
ورزیدن، کسب کردن، حاصل کردن، به دست آوردن
نوشتن
برچفسانیدن برچسباندن
کتفها، شانه ها
نگو نساری نگون فتادن، افکندن
جمع کوب جامها تنگها کوزه ها
شتافتن
دروغگوی یافتن کسی را، کذب کسی را آشکار کردن
اندوهگین شدن بدحال گشتن از اندوه، دردمند شدن، اندوهگینی، دردمندی
درد مندیی
کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن
کتف ها، شانه ها، دوش ها، کول ها، سفت ها، جمع واژۀ کتف
شتاب، عجله و تندی در کار و حرکت، چالاکی و سرعت، شتافتن
کوب ها، کوزه ها، جام ها، آسیب ها، صدمه ها، جمع واژۀ کوب
جمع کتف، شانه ها
جمع عتبه، آستانه، درگاه
جمع کوب، جام ها، کوزه های بی دسته
Acquisition
приобретение
Erwerb