جدول جو
جدول جو

معنی اپیر - جستجوی لغت در جدول جو

اپیر
(اِ)
ناحیه ای به یونان قدیم واقع درجنوب شرقی مقدونیه. در میان پادشاهان این مملکت که خود را از اخلاف نئوپتولم یا پیروس پسر آشیل میدانستند، پیروس دوم، رقیب رومیان مشهور است. امروز این ناحیه در قسمت جنوبی مملکت آلبانی واقع است و قریب 375000 جمعیت دارد که از آن جمله 61500 تن مسلمانند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشیر
تصویر اشیر
(پسرانه)
خوشحال، نام پسر یعقوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیر
تصویر امیر
(پسرانه)
شاه، پادشاه، حاکم، به صورت پیشوند در ابتدای بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند امیربانو، امیرپویا، و امیرحسین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اثیر
تصویر اثیر
(پسرانه)
شریف، کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باپیر
تصویر باپیر
(پسرانه)
پدر بزرگ، کنایه از دانای کهنسال، تخلص شاعر کرد باپیر دینوری، (نگارش کردی: باپیر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امیر
تصویر امیر
فرمانده، فرمانروا، در امور نظامی صاحب منصب ارتشی دارای درجات بالاتر از سرهنگ، لقب شاهزادگان و بزرگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
کسی که با گرفتن دستمزد برای دیگری کار می کند، مزدور، مزدگیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اسیر
تصویر اسیر
گرفتار، بندی، زندانی، کسی که در جنگ به دست دشمن گرفتار شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخیر
تصویر اخیر
آخرین، بازپسین، مؤخّر، آخر، پسین، واپسین، دنباله و آخر چیزی، آخرین موقع پیش از این
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اثیر
تصویر اثیر
برگزیده، مکرم
کرۀ آتش که بالای کرۀ هوا قرار دارد
کنایه از روان، روح
کنایه از آسمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اخیر
تصویر اخیر
بهتر، خوب تر، نیکوتر
فرهنگ فارسی عمید
نوعی از پستانداران سم دار (ذوحافر) که در مناطق حارۀ امریکا و آسیا زندگی می کند، پوزه اش مانند خرطوم آویخته است
لغت نامه دهخدا
تصویری از اغیر
تصویر اغیر
باغیرت تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امیر
تصویر امیر
پادشاه، فرمانروا، سلطان، خلیفه، کسی که فرمانروا بر قومی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکیر
تصویر اکیر
وج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اگیر
تصویر اگیر
وج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اطیر
تصویر اطیر
هم آوای امیر گناه، تنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپار
تصویر اپار
آویشن کوهی ریحان معنبر و خوشبو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسیر
تصویر اسیر
گرفتار، محبوس، دستگیر، ماسور، بسته بندی، بنده، ج اسرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیر
تصویر اخیر
آخری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
مزدور، مزد بگیر
فرهنگ لغت هوشیار
کره آتش که بالای کره هواست سایلی رقیق و تنک و بی وزن که طبق عقیده قدما فضای بالای هوای کره زمین را فرا گرفته است اتر یا چرخ اثیر. کره آتش فلک نار، آسمان، بعقیده برخی از فیلسوفان قدیم روح عالم، سایلی بی وزن و قابل قبض و بسط که فضا را پر کرده و در همه اجسام نافذ است اتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصیر
تصویر اصیر
موی پیچیده موی انبوه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اخیر
تصویر اخیر
پسین، بازپسین، آخری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از امیر
تصویر امیر
فرمانده، فرمانروا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغیر
تصویر اغیر
((اَ یَ))
با غیرت تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسیر
تصویر اسیر
((اُ))
گرفتار، برده، بنده، مفرد اسراء
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثیر
تصویر اثیر
به باور قدما کره آتش که بالای کره هواست، سیالی رقیق و بی وزن است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اژیر
تصویر اژیر
هوشمند، زیرک، آژیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
مزدور، مزد بگیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اپار
تصویر اپار
((اِ))
آویشن کوهی، ریحان معنبر و خوشبو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اجیر
تصویر اجیر
مزدور، دست نشانده، مزد بگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اخیر
تصویر اخیر
پایانی، فرجامین، واپسین، واپسینه، تازه، پسین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسیر
تصویر اسیر
برده، دستگیر
فرهنگ واژه فارسی سره
ثروتمند
دیکشنری اردو به فارسی