جدول جو
جدول جو

معنی اپرنه - جستجوی لغت در جدول جو

اپرنه
(اِ پِ نِ)
کرسی ناحیۀ ((مارن)) واقع در ساحل رود مارن، دارای 20381 تن سکنه و راه آهن از آن میگذرد و مرکز تجارت شراب است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اپرنگ
تصویر اپرنگ
(پسرانه)
نام پسر سام
فرهنگ نامهای ایرانی
(اَ دِ نَ)
ولایتی از ولایات عثمانیه (ترکیۀ جدید) در روم ایلی از بخش ترکیۀ اروپا. در شمال آن امینه طاغ و خواجه بلقان و در مشرق آن بحر اسود و در جنوب ولایت آستانه و بحر مرمر یا داردانل و ارخبیل (آرشی پل = گنگبار) و در مغرب دسپتوداغ واقع است. مساحت آن 62788 هزارگز و مرکز آن شهر ادرنه است که ولایت بنام آن نامیده شده و آن از اهم ولایات عثمانیه است و عده ای از رودها مانند رود مریج و اردا و طنجه و ارکنه و غیرها در آن جاریست و کوههای پربیشه که همه نوع درخت دارد، در آن فراوانست و دارای آبهای گرم معدنی است و آهن و مرمر و سنگ آسیا از آنجا استخراج کنند و از محصولات ادرنه انیسون و تریاک وزیره و جهره (؟) و بادام و گوز و فندق و شاه بلوط و سیب و آلو و آلبالو و وشنه (گیلاس) و شفتالو و خربزه و اصناف حبوب و غیرها میباشد و نیز در آن کارخانه های حریربافی و پنبه و پشم ریسی است و بدانجا عبا و سجاده و امثال آن بافند و آلات حربیه مانند توپ و تفنگ سازند و دارای مدارس بسیار است. ولایت مزبور به پنج لواء تقسیم میشد شامل: ادرنه، فلبه، اسلمیه، تکفورطاغ وگالی پلی و این نیز به 36 قضاء تقسیم میشد. عدد سکنۀ آن در حدود 2537059 مسلم و مسیحی است. رجوع به ضمیمۀ معجم البلدان و لاروس شود.
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان دودانگۀ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین با 840 تن سکنه. آب آن از چشمه سار و فاضل آب رود خانه قرجه قیه ومحصول آنجا غلات، یونجه، انگور، گردو و شغل اهالی زراعت، قالیچه و گلیم بافی است. راه مالرو دارد. معدن سنگ آسیا در حوالی ده واقع است. سنگهای استخراجی به اطراف حمل میگردد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(اِ نِ)
لوئیز د لا لیو د.... از زنان نامی، متولد در والانسین. وی ولینعمت ژان ژاک روسو بود و از وی خاطرات شایان توجهی بجا مانده است (1726- 1783 میلادی)
آدریان. وکیل دعاوی و مردی سیاسی متولد در جزیره موریس. وی از انگلستان درخواست که به وطن او آزادی دهند. (1794- 1839 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(اِ پِ نُ)
ژان لوئی (دوک). امیرالبحر فرانسه. او مورد توجه هانری سوم بود. تولد وی در قصر کومن به سال 1554 میلادی بود. در نتیجۀ پافشاری وی مجلس نمایندگان به سال 1610 نیابت سلطنت ماری دمدیسی را به وی داد. و نیز او بحکومت پرونس و گی ین منصوب شد. وفات وی به سال 1642 میلادی بود. پسر وی برنار در آنگولم به سال 1592 میلادی متولد شد و ابتدا حاکم بورگنی و سپس گوین گردید. وفات او در 1662 میلادی بود
لغت نامه دهخدا
ناحیتی در قضای بایبورد ارزروم و آن دارای 22 قریه است
لغت نامه دهخدا
(اِ نِ)
کرسی ماین از ناحیۀ ماین، واقع در ساحل ارنه از شعب لوار، دارای 4766 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد
لغت نامه دهخدا
(اِ نِ)
قاضی، قزوینی. عموی میرزا شرف جهان قاضی قزوین که این شخص شاید همان شرف قزوینی است. (الذریعه ذیل دیوان روح الله). وی بسال 942 ه. ق. درگذشت. این مطلع از اوست:
مراست غرقه بخون چشم اشکبار از تو
بغیر خون دلم نیست در کنار از تو.
رجوع به تحفۀ سامی ص 29 و الذریعه ذیل ’دیوان روح الله ’ و فرهنگ سخنوران ذیل روح قزوینی شود
لغت نامه دهخدا
(اُ نَ)
پنیر تر. (مهذب الاسماء). پنیر دلمه.
خور. مهر. شمس
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
مخفف اگرنه
لغت نامه دهخدا
(اِ پ رُ)
روز اپرن رجوع به گینه گات شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارنه
تصویر ارنه
مرزدوکرت مایه پنیر، پنیرتر، دستار
فرهنگ لغت هوشیار
برخی بعضی، باری
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده، چند روز بیشتر
فرهنگ گویش مازندرانی