اولیه(اَوْ وَ لی یَ) مؤنث اوّلی ّ. (منتهی الارب). رجوع به اولی شود ادامه... مؤنث اَوّلی ّ. (منتهی الارب). رجوع به اولی شود لغت نامه دهخدا
اولیه نخستینی مونث اولی نخستین پیشین: حالت اولیه تربیت اولیه، جمع اولیات ادامه... نخستینی مونث اولی نخستین پیشین: حالت اولیه تربیت اولیه، جمع اولیات فرهنگ لغت هوشیار
اولیه((اَ وَ یِّ)) مؤنث اولی، نخستین، پیشین ادامه... مؤنث اولی، نخستین، پیشین تصویر اولیه فرهنگ فارسی معین