- اولکا
- زمین بوم، ناحیه قسمتی از ایالت
معنی اولکا - جستجوی لغت در جدول جو
- اولکا
- الکا، ملک، زمین، مرز و بوم، کشور
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سرپرستان
جمع، ولی، یاران، دوستان خدا، عارفان، خداوندان کارها، بزرگان کشور، نزدیکان، برگزیدگان خدا، مردمان مقدس و پارسا
زمین بوم، ناحیه قسمتی از ایالت
مال و جنس و اسیری که پس از تاخت و تاز و غارت از دشمنی گیرند چپاول
فرانسوی نام گونه ای پایکوبی بو همی پا گشت رقصی که از بوهم فرانسه و ممالک غربی رفته، آهنگی موسیقی که با آن پولکا رقصند و آن دو ضربی است
نوعی رقص لهستانی پرتحرک، در موسیقی آهنگی که برای این نوع رقص نواخته می شود
ولی ها، پدر و مادر یا کفیل های شخص، جمع واژۀ ولیبرای مثال اولیا اطفال حق اند ای پسر / غایبی و حاضری بس باخبر (مولوی - ۳۳۹)
الجا، آنچه از مال و اسیر که از غارت و تاخت و تاز در سرزمین دیگران به دست بیاورند، الجه، الجی
نخست
ترکی پارسی پرگنه زمین بوم، ناحیه قسمتی از ایالت
ملک، زمین، مرز و بوم، کشور