جدول جو
جدول جو

معنی اورنقاش - جستجوی لغت در جدول جو

اورنقاش
دهی است جزء دهستان دودانگه بخش ضیأآباد شهرستان قزوین. کوهستانی و معتدل است. آب آن از قنات و چشمه و در بهار از رود محلی و محصول آنجاغلات و شغل اهالی زراعت، قالی، گلیم و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فِنَ / نِ نِ)
بشتاب گریختن از سختی. (منتهی الارب) ، علف جای. ج، ادارین
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
شتافتن. (منتهی الارب). بشتافتن، مرغی که پر ندارد. (مهذب الاسماء) ، موی تنک و پریشان، جای کم علف. (منتهی الارب). زمین اندک گیاه
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
برآماسیدن و منتفخ گردیدن از خشم و آماده شدن بدی را. برای شر و غضب ساخته شدن، احزاء در سلعه، تنگ گرفتن و دشواری کردن در سلعه، احزاء بشی ٔ، دانستن آن، بلند شدن. مشرف گردیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
بانگ برآمدن از انگشتان، روشن کردن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) ، روشن شدن. (آنندراج) (فرهنگ نظام) (ناظم الاطباء). تابان شدن. درخشان شدن. بسیار روشن شدن. (ناظم الاطباء) ، مشتعل کردن. شعله ور ساختن. (یادداشت دهخدا) ، زدودن. (ناظم الاطباء). و رجوع به افروختن شود
لغت نامه دهخدا
(اَ رَ)
نمر. (المزهر). پلنگ
لغت نامه دهخدا
(بَ)
ارتقاش در حرب یا قتال، بهم پیوستن در جنگ
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گروه آمیخته از هر جنس. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
سخت گرفتن غریم را. (منتهی الارب) (آنندراج). سخت تنگ گرفتن برغریم. (از ناظم الاطباء). سخت گرفتن بر وامدار. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
تصویری از افرنقاح
تصویر افرنقاح
رویگردانی دور شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتقاش
تصویر ارتقاش
درآویختن کرکم آلایی (کرکم زعفران)
فرهنگ لغت هوشیار