آنکه پژول پنهان شده باشد یا وارن از بسیاری گوشت، این هنگام، آنگاه. آنگهی. حرف جواب و جزاء، و هو اماان یدل علی انشاء التسببیه بحیث لایفهم الارتباط من غیره کقولک اذن اکرمک لمن قال لک ازورک و هو حینئذ عامل یدخل علی الجمله الفعلیه فینصب المضارع بثلاثه شروط، الاول ان یکون مصدّراً والثانی ان یکون مباشراً للمضارع و لایضر الفصل بالقسم او بلاالنافیه و الثالث ان یکون المضارع (؟) بعده مستقبلا. (اقرب الموارد). - فأذن، ناگهان. درین وقت
آنکه پژول پنهان شده باشد یا وارن از بسیاری گوشت، این هنگام، آنگاه. آنگهی. حرف جواب و جزاء، و هو اماان یدل علی انشاء التسببیه بحیث لایفهم الارتباط من غیره کقولک اذن اُکرمک لمن قال لک ازورک و هو حینئذ عامل یدخل علی الجمله الفعلیه فینصب المضارع بثلاثه شروط، الاول ان یکون مُصَدَّراً والثانی ان یکون مباشراً للمضارع و لایضر الفصل بالقسم او بلاالنافیه و الثالث ان یکون المضارع (؟) بعده مستقبلا. (اقرب الموارد). - فأذن، ناگهان. درین وقت
ابام. قرض و وام. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج) : پس خواجه ابوطاهر را بسبب صوفیان اوامی افتاد. (اسرارالتوحید). وگر از تنگ شکر خرج نخواهی که کنی با وام از سخن من بستان شیرینی. کمال اسماعیل. تا در این شهر آمدم از بس اوام من رهی بفروختم کاشانه را. کمال اسماعیل (آنندراج) (انجمن آرا). مریدی گفت اگر چیزی قبول کردی تا در وجه اوام کرده بودیم بگزاردیمی بد نبودی. (تذکرهالاولیاء).
ابام. قرض و وام. (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج) : پس خواجه ابوطاهر را بسبب صوفیان اوامی افتاد. (اسرارالتوحید). وگر از تنگ شکر خرج نخواهی که کنی با وام از سخن من بستان شیرینی. کمال اسماعیل. تا در این شهر آمدم از بس اوام من رهی بفروختم کاشانه را. کمال اسماعیل (آنندراج) (انجمن آرا). مریدی گفت اگر چیزی قبول کردی تا در وجه اوام کرده بودیم بگزاردیمی بد نبودی. (تذکرهالاولیاء).
دهی است جزء دهستان شاندرمن بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش. سکنۀ آن 198 تن و آب آن از چشمه و محصول آن برنج و مختصر ابریشم و گندم است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. اکثر سکنه در تابستان به ییلاق دره چاف رود میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است جزء دهستان شاندرمن بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش. سکنۀ آن 198 تن و آب آن از چشمه و محصول آن برنج و مختصر ابریشم و گندم است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. اکثر سکنه در تابستان به ییلاق دره چاف رود میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)