دهی است از دهستان سدن رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان دارای 265 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، لبنیات، برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان سدن رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان دارای 265 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، لبنیات، برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
از نواهای قدیم موسیقی ایرانی که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی به صورت دوبیتی می خواندند، برای مثال لحن اورامن و بیت پهلوی / زخمۀ رود و سماع خسروی (بندار رازی - شاعران بی دیوان - ۳۷۳)
از نواهای قدیم موسیقی ایرانی که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی به صورت دوبیتی می خواندند، برای مِثال لحن اورامن و بیت پهلوی / زخمۀ رود و سماع خسروی (بندار رازی - شاعران بی دیوان - ۳۷۳)
دهی جزء بلوک فاراب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت در 30000 گزی شمال خاور پل لوشان. کوهستان، سردسیر. سکنه 85 تن. تاتی، فارسی زبان. آب آن از رود خانه جیرنده. محصول آن غلات، میوه جات. شغل اهالی زراعت و عده ای در زمستان برای کسب معیشت به گیلان میروند. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 13)
دهی جزء بلوک فاراب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت در 30000 گزی شمال خاور پل لوشان. کوهستان، سردسیر. سکنه 85 تن. تاتی، فارسی زبان. آب آن از رود خانه جیرنده. محصول آن غلات، میوه جات. شغل اهالی زراعت و عده ای در زمستان برای کسب معیشت به گیلان میروند. راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ص 13)
نوعی از خوانندگی و گویندگی باشد خاصۀ پارسیان است و شعر آن بزبان پهلوی باشد. (برهان) : سنان تهمتن در چشمشان مژگان تهمینه غریو اهرمن در گوششان آهنگ اورامن. فتحعلیخان
نوعی از خوانندگی و گویندگی باشد خاصۀ پارسیان است و شعر آن بزبان پهلوی باشد. (برهان) : سنان تهمتن در چشمشان مژگان تهمینه غریو اهرمن در گوششان آهنگ اورامن. فتحعلیخان
دهی از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. سکنۀ آن 450 تن. آب آن از چشمه سار. محصول عمده آنجا غلات و فندق وذغال اخته و لبنیات. صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) ، زه کمان و زه تار، رودۀ انباشته از مصالح. (ناظم الاطباء)
دهی از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین. سکنۀ آن 450 تن. آب آن از چشمه سار. محصول عمده آنجا غلات و فندق وذغال اخته و لبنیات. صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) ، زه کمان و زه تار، رودۀ انباشته از مصالح. (ناظم الاطباء)
نام ماهی هندی است. رجوع به تحقیق ماللهند ص 181 شود، اشراک به خدا، کفر کردن. (منتهی الارب). برای خدا شریک قرار دادن. (از اقرب الموارد). انباز آوردن با خدای عزوجل. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (آنندراج). شرک آوردن: گفت با امر حقم اشراک نیست گر بریزد خونم امرش، باک نیست. مولوی. ، اشراک کفش، بند و دوال کردن کفش را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). شراک کردن نعلین. (تاج المصادر). شراک ساختن برای کفش. (آنندراج) ، اشراک میان چند تن، جمع کردن میان آنان، شریک یافتن کسی را. (منتهی الارب)
نام ماهی هندی است. رجوع به تحقیق ماللهند ص 181 شود، اشراک به خدا، کفر کردن. (منتهی الارب). برای خدا شریک قرار دادن. (از اقرب الموارد). انباز آوردن با خدای عزوجل. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (آنندراج). شرک آوردن: گفت با امر حقم اشراک نیست گر بریزد خونم امرش، باک نیست. مولوی. ، اشراک کفش، بند و دوال کردن کفش را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). شراک کردن نعلین. (تاج المصادر). شراک ساختن برای کفش. (آنندراج) ، اشراک میان چند تن، جمع کردن میان آنان، شریک یافتن کسی را. (منتهی الارب)
قریه ای است از اصفهان و این غیر از بارجان است، و حافظ بن النجار در معجم خویش این دو را یکی شمرده است و چنین نیست. (از معجم البلدان) (از مرآت البلدان ج 1 ص 162)
قریه ای است از اصفهان و این غیر از بارجان است، و حافظ بن النجار در معجم خویش این دو را یکی شمرده است و چنین نیست. (از معجم البلدان) (از مرآت البلدان ج 1 ص 162)
دهی است جزء دهستان دشتابی بخش بویین شهرستان قزوین دارای 100 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است جزو دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران دارای 291 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است جزو دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه دارای 185 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند دارای 565 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود
دهی است جزء دهستان دشتابی بخش بویین شهرستان قزوین دارای 100 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است جزو دهستان پایین بخش طالقان شهرستان تهران دارای 291 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است جزو دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه دارای 185 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 استان مرکزی شود دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند دارای 565 تن سکنه، رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 شود