معنی اورامن
- اورامن((اَ مَ))
- اورامنان. اورامه، یکی از آهنگ های موسیقی قدیم که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی «فهلویات» می خواندند. اورامنان و اورامه هم گویند
واژههای مرتبط با اورامن
اورامن
- اورامن
- لحنی از موسیقی قدیم تقریبا مطابق بحر هزج مسدس که فهلویات را بدان میخواندند
اورامن
- اورامن
- از نواهای قدیم موسیقی ایرانی که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی به صورت دوبیتی می خواندند،
برای مِثال لحن اورامن و بیت پهلوی / زخمۀ رود و سماع خسروی (بندار رازی - شاعران بی دیوان - ۳۷۳)
اورامن
- اورامن
- نوعی از خوانندگی و گویندگی باشد خاصۀ پارسیان است و شعر آن بزبان پهلوی باشد. (برهان) :
سنان تهمتن در چشمشان مژگان تهمینه
غریو اهرمن در گوششان آهنگ اورامن.
فتحعلیخان
اورامان
- اورامان
- نام منطقه ای کوهستانی در کردستان
اورمان
- اورمان
- اشکال و زحمت و رنج
اورامه
- اورامه
- اورامن
اهرامن
- اهرامن
- اَهریمَن، در آیین زردشتی مظهر شر و فساد و تاریکی و ناخوشی و پلیدی، راهنمای بدی، شیطان، اَهرَن، آهرَن، هَریمَن، هُرماس، آهرَمَن، اَهرَمَن، اَهریمَه
فورامن
- فورامن
- فرانسوی روزنه
اورامین
- اورامین
- اورامن، از نواهای قدیم موسیقی ایرانی که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی به صورت دوبیتی می خواندند
