جدول جو
جدول جو

معنی اهیا - جستجوی لغت در جدول جو

اهیا
ابکل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الیا
تصویر الیا
(پسرانه)
الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از احیا
تصویر احیا
(پسرانه)
زندگان، نامی برای شبهای نوزدهم بیست و یکم و بیست وسوم ماه رمضان، در اصل احیاء
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اشیا
تصویر اشیا
شیء ها، چیزها، چیزهایی که موجود باشد، جسم ها، جمع واژۀ شیء
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهوا
تصویر اهوا
هواها، میلهای نفس، هوس ها، خواسته های نفس، جمع واژۀ هوا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعیا
تصویر اعیا
مانده کردن، خسته کردن، درمانده کردن کسی را در کار، دشوار شدن کار بر کسی، مانده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهیا
تصویر مهیا
حاضر، آماده، مستعد، شایسته، مناسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
هدیه فرستادن، هدیه دادن
فرهنگ فارسی عمید
(هی یا)
صاحب مجمل التواریخ ذیل طوفان نوح آرد: و اندر کتاب سیر چنین خواندم که از سخونت آب عذاب، قیر کشتی همی گداخت، پس خدای تعالی نامی از نامهای بزرگ بیاموختش و آن نام یاهیا است. نیز همین نام را ابراهیم علیه السلام همی خواند تا آتش بر او سرد گشت. پس نوح این نام میگفت، و قیر میفسرد و از آن است که اکنون در لفظ باشد و گویند یاهیا و ابراهیم فرزندان را این دعا بیاموخت و عادت گرفتند یکدیگر را آواز دادن: یاهیا، و اندر توریت این نام روشن است، اهیا شراهیا. (مجمل التواریخ والقصص ص 186)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
خشک گیاه و یا زردگیاه یافتن زمین را. (ازمنتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اهیب
تصویر اهیب
ترسناکتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهیغ
تصویر اهیغ
فرا خزی، فراخسال، آب بسیار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهیا
تصویر مهیا
آماده شده، ساخته شده، مستعد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتا
تصویر اهتا
کوژ پشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
هدیه دادن هدیه فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار
افتادن، دراز شدن، دراز کردن، فرود آمدن، پرویش، نشان دادن، جمع هوی، کامها، خواستها، خواهشها، جمع هوا، آرزوهای نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهیق
تصویر اهیق
دراز گردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهیف
تصویر اهیف
باریک میان موی میان میان باریک کمر باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهیم
تصویر اهیم
شب بی ستاره سیاه شب تشنه: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیا
تصویر الیا
یونانی پنیرک دشتی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اعیا
تصویر اعیا
مانده کردن خسته کردن، مانده شدن دشوار شدن کاربر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهیا
تصویر دهیا
سخت بسیار شدید: داهیه دهیاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشیا
تصویر اشیا
جمع شی، پرموته ها چیزها جمع شی چیزها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احیا
تصویر احیا
جمع حی، زندگان، قبیله ها، خاندانها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهیا
تصویر جاهیا
آشکارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهیا
تصویر مهیا
((مُ هَ یّ))
آماده، آماده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهیا
تصویر مهیا
آماده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از احیا
تصویر احیا
کاهش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
Donation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احیا
تصویر احیا
Reanimation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از احیا
تصویر احیا
реанимация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
пожертвование
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از احیا
تصویر احیا
Wiederbelebung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اهدا
تصویر اهدا
Spende
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از احیا
تصویر احیا
реанімація
دیکشنری فارسی به اوکراینی