جدول جو
جدول جو

معنی اهتماص - جستجوی لغت در جدول جو

اهتماص(اِ تِ)
برنشستن بر کسی و کشتن آن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اهتمام
تصویر اهتمام
همت گماشتن بر امری، کوشش کردن در کاری، کوشش فراوان
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
خرد و خوار شمردن و بر هیچ ناداشتن چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ناچیز و خرد شمردن چیزی را. (از اقرب الموارد) ، فراوان و گوارا شدن آب چشمه: اغدودق عین الماء، غزرت و عذبت. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
شادمان شدن، ربودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
سست شدن از گرمی و جز آن، باردار کردن گشن ناقۀ بنت لبون را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بهم دررفتن مردمان و مانند آن. (المصادر زوزنی). آمیخته شدن.
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
آب ستدن بستم.
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
تغییر رنگ داده شدن. (ناظم الاطباء). تغییر کردن لون. فعل آن مجهول به کار رود. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
اندوه مند شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اندوهگین شدن. (تاج المصادر بیهقی). اندوه خوردن. (مقدمۀ لغت میرسید شریف ص 2).
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارتماض
تصویر ارتماض
اندوهگینی، دلسوختگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتمال
تصویر احتمال
باربر گرفتن، حمل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آبفرویی به آب فروشدن سربه زیرآب فروبردن به آب فرو شدن فرو شدن در آب در آب غوطه خوردن به یک باره در آب فرو شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتماز
تصویر ارتماز
شوریدن، جنبیدن برای دشمنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتعاص
تصویر ارتعاص
به خود پیچیدن، گرانی گران شدن، لرزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمان
تصویر استمان
زنهار خواهی، پناه خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استمام
تصویر استمام
پیشوا گرفتن، به مادری برگزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتمال
تصویر ارتمال
خم شدن، خوار شماری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارتخاص
تصویر ارتخاص
ارزان خری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراص
تصویر احتراص
به آزخواهی: (آز حرص) آزبارگی
فرهنگ لغت هوشیار
خوراک پرهیزی، پشتیبانی، پرهیز پرهیزانه پرهیز کردن خود را از چیزی نگاهداشتن از چیز زیان دار پرهیز کردن، پرهیز کردن بیمار از خوراکهای مضر رژیم گرفتن، پرهیز بیماراز چیزهای زیان آور رژیم
فرهنگ لغت هوشیار
جمع احتمال یا حساب احتمات بر روی امکان وقوع پیشامدی یا صورت گرفتن کاری حساب کردن و احتمالهای کار را بحساب آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتمال
تصویر اجتمال
پیه گذاری، پیه مالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختصاص
تصویر اختصاص
خاص کردن، خاص گردانیدن بچیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختمار
تصویر اختمار
خاز شدن، خازیستن (پژوهشی در اساطیر ایران پاره نخست مهرداد بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اختمام
تصویر اختمام
چاه روبی، خانه روبی خانه تکانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اجتماع
تصویر اجتماع
گرد آمدن، تجمع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتباص
تصویر اهتباص
شادمانی، گزافخندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتماج
تصویر اهتماج
سست شدن از گرمی گرما زدگی، پژمریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتماط
تصویر اهتماط
بد گفتن دشنام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتمام
تصویر اهتمام
اندوه مند شدن، اندوه گین شدن، اندوه خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغتماص
تصویر اغتماص
غنودن، آسان شدن، ناچیز شمردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از استماع
تصویر استماع
گوش داشتن، شنیدن آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اهتمام
تصویر اهتمام
((اِ تِ))
توجه کردن، کوشش کردن، تیمار داشت، کوشش، جمع اهتمامات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اهتمام
تصویر اهتمام
پشتکار، کوشش
فرهنگ واژه فارسی سره
تقلا، تکاپو، تلاش، جدیت، جهد، سعی، کوشش، مجاهدت، مساعی، تیمارداری، دلبستگی، غمخواری، همت گماری
فرهنگ واژه مترادف متضاد