- انیران
- خارجی، غیر ایرانی
معنی انیران - جستجوی لغت در جدول جو
- انیران
- در آیین زردشتی فرشتۀ موکل بر نکاح، روز سی ام از هر ماه خورشیدی،
برای مثال سفندارمذماه رفته تمام / به روزی که خوانی انیرانش نام ی در این روز زردشت پاکیزه دین / درآمد سوی حد ایران زمین (زراتشت بهرام - لغت نامه - انیران)
غیر ایرانی، غیر ایران
- انیران
- غیر ایرانی
- انیران
- نام فرشته ای در دین زردشتی، نام روز سی ام از هر ماه خورشیدی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خارجی
سخن دروغ، گفتار بیهوده، خلاف
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مکان آریائیان، محل زندگی آریائی ها، نام کشور باستانی ما، از نظر لغوی هم ریشه با کلمه آریا و ایرج
غیر ایران
جمع نار، آتش ها
جمع نار، آتش ها
جمع نار، آتش ها
انیران، غیرایران، خارج از ایران
ضمیر، داخل
می و گوشت، زر و کرکم (زعفران)
زیرا که ازایرا که ازاین رو که از این جهت که بدین سبب که
ماه و خورشید دو پرتو
هر دو شانه: شانه ها
دل و زبان دل و زبان
اشنان
آب و گندم
آبرگ ها: دورگ درپشت که از آنها آب (منی) به نره آید دورگ دربینی که از آن ها آب آید دورگ در چشم که از آن ها اشک آید
برگشت، چشم پوشی
کژدیسگی، لغزش، کجروی
دو زردی زرد و زرین
درخت صمغ عربی صمغ عربی
نزدیکی نزدی نزدیک شدن فرایی همچسبی گرد آمدن برابر شدن یار گشتن قرین شدن، نزدیک شدن ستاره ای بستاره دیگر، نزدیکی پیوستگی، جمع اقترانات
درخت انار
علف خبر کش گل قاصدک
پارسی است میرانه شاهوار
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
فرود افتادن: ستاره تنها شدن
سوراخ کردن سفتن