جدول جو
جدول جو

معنی انگلیسی - جستجوی لغت در جدول جو

انگلیسی(اِ گِ)
منسوب به انگلیس.
لغت نامه دهخدا
انگلیسی
منسوب به انگلیس. از مردم انگلیس اهل انگلستان، جمع انگلیسیان، هر چیز ساخته و پرداخته انگلستان، زبان مردم انگلستان
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انگلیون
تصویر انگلیون
انجیل، برای مثال او بیان می کرد با ایشان به راز / سرّ انگلیون و زنّار و نماز (مولوی - ۴۹) ، کنایه از دیبای هفت رنگ، ارژنگ، برای مثال به طغرا برکشد صورت به سان نقش چینستان / به دفتر برکشد جدول به سان صحف انگلیون (امیرمعزی - ۵۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
بلغت رومی دوایی که آن را انجره گویند و تخم آنرا بذرالانجره گویند و بعربی قریض خوانند، تخم آن مستعمل است. اگر مقدار سه درم از آن با شیر گوسفند بخورند قوت باه دهد، و بعضی گویند انالیقی همان بذرالانجره است. (برهان قاطع). گزنه و انجره. (از ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ نبی ٔ. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به نبی ٔ شود
لغت نامه دهخدا
(مَ گَ)
منسوب به منگلوس:
فیلان سفید منگلوسی
خم گشته ز بار آن عروسی.
هاتفی
لغت نامه دهخدا
(اَ گَ)
جامۀ هفت رنگ. (غیاث اللغات). جامۀ هفت رنگ. دیبای هفت رنگ. (انجمن آرا) (آنندراج). چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند از اینرو آن را نیز انگلیون گفته اند. (فرهنگ فارسی معین) :
پشم است و می نمایدت انگلیون
شکر نماید او بتوشبیارش.
ناصرخسرو.
کشد بساط چمن ازبرای مجلس شاه
بهر بهاری فرّاش باغ انگلیون.
شمس فخری (از فرهنگ سروری).
لغت نامه دهخدا
(اَ گَ)
نام کتاب نصاری. انجیل عیسی. (از برهان قاطع). کتاب ترسایان. (صحاح الفرس) :
معجزات و حکمت عیسی بانگلیون در است
او بنوک کلک در سطری ده انگلیون کند.
قطران.
تا دم عیسی چلیپا گرشد اکنون بلبلان
بهر انگلیون سراییدن بترسایی شدند.
سنایی (از فرهنگ سروری).
صد هزاران مرد ترسا سوی او
اندک اندک جمع شد در کوی او
او بیان می کرد با ایشان براز
سرانگلیون و زنار و نماز.
مولوی.
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
منسوب به انزلی. رجوع به انزلی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ)
انزلیجی. منسوب به انزلی. رجوع به انزلی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ گَ نَ / نِ)
گیاهی از طایفۀ چتری و معطر و در طب استعمال میشود و بزبان فرانسوی آنژلیک خوانند. (از ناظم الاطباء). سنبل ختائی. و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 265 شود
لغت نامه دهخدا
(اِ سی ی)
منسوب به املیس: رمان املیسی، انار دشتی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). انار دشتی. (آنندراج). اناری که او را دانه نبود. (بحر الجواهر). انار شیرین و گوارایی که دانه نداشته باشد. منسوب گونه است به املیس. (از اقرب الموارد). و رجوع به املیس و املیسیه شود
لغت نامه دهخدا
(اَ ثِ)
گیاهی است و آن بر دو قسم است، قسمی از آن دارای برگهای شبیه ببرگ عدس و شاخه هایی راست بطول یک وجب و ریشه کوچک و نازک است و از زمینهای شوره ناک میروید قسمی دیگر از آن دارای شاخ و برگ شبیه بشاخ و برگ گیاه موسوم به کمافیطوس و ریشه آن شبیه بریشه بقلۀ دشتی است. (از ابن بیطار) (از لکلرک). زهره. آبنوس کیانی. (واژه نامۀ گیاهی) ، گلابی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اجاص شود
لغت نامه دهخدا
(اَ دُ / دَ لُ)
منسوب به اندلس. رجوع به اندلس شود.
لغت نامه دهخدا
(اَ)
طریقۀ نوشتن. رسم الخط. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ گِ)
در تداول (عامه) بجای انگلیسی استعمال شود. (از فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ)
مارماهی. (منتهی الارب) (تذکرۀ داود ضریر انطاکی) (ناظم الاطباء) (از المعرب جوالیقی ص 338). انقلیس. جری. جریث. حنکلیس. جنکلیز. (یادداشت مؤلف) ، محسوب. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از انقلیس
تصویر انقلیس
یونانی تازی گشته مار ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از املیسی
تصویر املیسی
اناردشتی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیسی
تصویر اندیسی
رسم الخط، طریقه نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
حالت و چگونگی موجودات و اشخاصی که زندگی را بطور طفیلی میگذرانند طفیلی شدن، حالت کسانی که در جامعه سر بار دیگرانند، طفیلی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندلسی
تصویر اندلسی
دانه تلخ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انثلیس
تصویر انثلیس
شیز کیانی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
اهریمنی منسوب به ابلیس دارای شیوه و صفت ابلیس بد کارانه و گمراه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
انجیل: انجیل انگلیون، چون مسیحیان شرقی انجیل را در قماش ابریشمین و ملون می پیچیده اند ازینرو آن قماش را نیز انگلیون گفته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انزلیجی
تصویر انزلیجی
منسوب به انزلی از مردم انزلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندلیسیه
تصویر اندلیسیه
دانه تلخ از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انالیقی
تصویر انالیقی
یونانی تازی شده انجره از گیاهان دارویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اپیلیسی
تصویر اپیلیسی
فرانسوی پژولش از بیماریها دیو گلوج
فرهنگ لغت هوشیار
بجای (انگلیسی) (منسوب به انگلیس و انگلستان) استعمال شود، جمع انگلیسها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگلیون
تصویر انگلیون
((اَ گِ))
انجیل، نوعی پارچه ابریشمین که انجیل را در آن می پیچیدند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگلی
تصویر انگلی
Parasitic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تره ی کوهی، لاغر
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی سبزی صحرایی
فرهنگ گویش مازندرانی
انگولک
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در نزدیکی میخ ساز کجور
فرهنگ گویش مازندرانی