جدول جو
جدول جو

معنی انکر - جستجوی لغت در جدول جو

انکر
(اَ کَ)
منکرتر و ناشناخت تر. (ناظم الاطباء). زشت تر. (مهذب الاسماء) : ان انکر الاصوات لصوت الحمیر. (قرآن 18/31) ، که زشت تر آوازها آواز خران است. (کشف الاسرار ج 7 ص 483)
لغت نامه دهخدا
انکر
منکرتر، ناشناخت تر، زشت تر
تصویری از انکر
تصویر انکر
فرهنگ لغت هوشیار
انکر
((اَ کَ))
زشت تر، ناپسندتر، ناخوشتر، ناشناس تر، الاصوات گوشخراش، بدآواز، دارای صدای بد
تصویری از انکر
تصویر انکر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انار
تصویر انار
(دخترانه)
میوه ای خوراکی با دانه های قرمز یا سفید فراوان و مزه ترش یا شیرین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از انتر
تصویر انتر
بوزینه، نوعی میمون کوچک دم دار با ران های بی مو و سرخ رنگ که در آسیا و افریقا زیست می کند، بوزنه، بوزنینه، پوزینه، پهنانه، مهنانه، کبی، کپی، گپی، قرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندر
تصویر اندر
در، تو، درون، در میان،
(پیشوند) بر سر افعال درمی آید مثلاً اندرآمدن (در آمدن)، اندرافتادن (درافتادن)،
(پسوند) در آخر اسم (معمولاً اعضای خانواده) درمی آید و معنی خوانده یا ناتنی می دهد مثلاً پدراندر (پدرخوانده)، مادراندر (مادرخوانده)، پسراندر (پسرناتنی)، خواهراندر (خواهرناتنی)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انکار
تصویر انکار
نشناختن، ناشناختن، خودداری از اقرار، منکر شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منکر
تصویر منکر
کار یا رفتار ناپسند، بد و ناشایست، نکیر، زشت
نیرومند
ناشناس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانکر
تصویر شانکر
زخمی مملو از چرک در آلت تناسلی که در بیماری هایی چون سوزاک، سیفلیس و یا سل پوستی به وجود می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انار
تصویر انار
میوه ای خوراکی با پوستی سفید یا سرخ، دانه های قرمز یا سفید آبدار، با مزۀ ترش یا شیرین که از آب آن رب تهیه می شود و در پختن برخی خوراک ها کاربرد دارد، درخت این میوه با برگ های ریز و سرخ رنگ و ساقۀ خاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تانکر
تصویر تانکر
اتومبیل بزرگ مخزن دار، ویژۀ حمل مایعات، مخزن ذخیره سازی مایعات
فرهنگ فارسی عمید
بحسب ضبط تاریخ قم نام محلی بوده است جزء طسوج الدور از نواحی مابین قم و تفرش. (تاریخ قم ص 117 و 143)
لغت نامه دهخدا
زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرامیگیرد، و مضمحل میسازد، این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان، گوشۀ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود، شانکر بر دو قسم است: شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دورۀ اول سیفلیس است، دیگر شانکر نرم است که عاملش باسیلی مشخص غیر از عامل مولد سیفلیس است، عامل بیماری اینگونه شانکر باسیلی است بنام باسیل دوکری که گرم منفی است و مقاومتش در خارج کم است دورۀ نهفتگی بیماری دو تا پنج روز است در محل ورود میکروب زخم گردی با بیرون نامنظم ایجاد میشود که کنارش بخوبی از قسمت سالم مجزا است، زخم شانکر نرم برخلاف شانکر سیفلیس دردناک است باسیل دوکری بشکل بی آزار و گندروی در مهبل و پیشاب راه زنان ظاهراً سالم وجود دارد و در مردان بیشتر در شیار حشفه دیده میشود، معمولاً بیشتر مردان مبتلی میشوند بطوری که در برابر یک زن مبتلی 15 مرد مبتلی دیده می شود، آتشک
لغت نامه دهخدا
(کِ)
مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است. انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر. رجوع به تانک (خزانۀ آب و نفت...) شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از انهر
تصویر انهر
جمع نهر، جوی ها (تک نهار) روزها روز دراز روز خسته کننده
فرهنگ لغت هوشیار
ناشناختگی، پژواگنی ناشناس بودن خود را ناشناس نشان دادن ناشناس شدن، از حالی بحالت زشت و ناخوش در آمدندگرگون گشتن، ناشناختگی، جمع تنکرات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایکر
تصویر ایکر
یونانی تازی گشته سوسن زرد وچ (وج تازی گشته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انضر
تصویر انضر
تازه، آبدار، زر و سیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکار
تصویر انکار
ناشناختن، جاهل بودن بچیزی، نپذیرفتن، منکر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکب
تصویر انکب
ستمکار، کجشانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انکد
تصویر انکد
بد شگون سخت گذران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انمر
تصویر انمر
خجک دار (خجک خال) آلاپلنگی، ستور پیسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انسر
تصویر انسر
جمع نسر، کرکسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انتر
تصویر انتر
میمون کوچک دم دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندر
تصویر اندر
درون، داخل، تو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبر
تصویر انبر
آلت فلزی دو شاخه که با آن آتش را بردارند
فرهنگ لغت هوشیار
درختچه ای از تیره موردیها که گاهی آنرا تیره ای مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند. پوست آن خاکستری و برگهایش بیضوی و گلهایش باالنسبه بزرگ و قرمز رنگ است رمان ارز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشکر
تصویر اشکر
سپاس دارتر حق شناس تر. مقامی است در موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اذکر
تصویر اذکر
رسا تیز تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانکر
تصویر شانکر
مرض واگیردار که از طریق مقاربت سرایت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تانکر
تصویر تانکر
کشتی نفتکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امکر
تصویر امکر
بامکرتر و فریبنده تر
فرهنگ لغت هوشیار
((کِ))
نوعی خودرو باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد، باری مخزنی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انکار
تصویر انکار
ورسوریدن
فرهنگ واژه فارسی سره
مخزن، نفتکش
فرهنگ واژه مترادف متضاد