پیش کسی آمدن و اقبال نمودن و لازم گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اقبال بر کاری. (المصادر زوزنی). روی آوردن و لازم گرفتن درس و مانند آن را. (از اقرب الموارد).
پیش کسی آمدن و اقبال نمودن و لازم گرفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). اقبال بر کاری. (المصادر زوزنی). روی آوردن و لازم گرفتن درس و مانند آن را. (از اقرب الموارد).
پارسی تازی شده انگبار از گیاهان دارویی درست گردیدن نیکو شدن گیاهی از تیره ترشکها که ریشه اش دور خویش پیچیده و در تداوی بعنوان قابض بکار رود انارف برسیان دارو پرشیان دارو
پارسی تازی شده انگبار از گیاهان دارویی درست گردیدن نیکو شدن گیاهی از تیره ترشکها که ریشه اش دور خویش پیچیده و در تداوی بعنوان قابض بکار رود انارف برسیان دارو پرشیان دارو