معنی انصباب - لغت نامه دهخدا
معنی انصباب
- انصباب(اِسْ)
- ریخته شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی). ریخته شدن آب. (مصادر زوزنی). ریخته شدن آب و هرچه رقیق باشد. (غیاث اللغات) (آنندراج). ریختن (لازم). (یادداشت مؤلف) ، ستور لاغر دادن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج). ستور لاغر دادن به کسی. (ناظم الاطباء). حیوان لاغر دادن به کسی. (از اقرب الموارد). لاغر کردن اشتر و دادن آن. (تاج المصادر بیهقی) ، کهنه گردانیدن جامه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). کهنه کردن جامه. (تاج المصادر بیهقی) ، برکشیدن شمشیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برکشیدن چنانکه شمشیر را. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا