- انفراء (اِ تِ)
ترکیدن و باز شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). شکافته شدن. (تاج المصادر بیهقی) ، گشاده شدن جراحت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) : انفضاج قرحه، انفتاح آن. (از اقرب الموارد) ، پیدا گردیدن افق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). آشکار شدن افق. (از اقرب الموارد) ، فراخ گردیدن ناف. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) : انفضاج ناف، انفتاح آن. (از اقرب الموارد) ، روان شدن آنچه در دلو است. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سست شدن کار. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). سست و ضعیف شدن کار. (از اقرب الموارد) ، نیک فربه شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). کاملاً چاق شدن. (از اقرب الموارد)
