جدول جو
جدول جو

معنی انغراس - جستجوی لغت در جدول جو

انغراس
(اِ تِ)
روییدن درخت. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
انغراس
روییدن نهال
تصویری از انغراس
تصویر انغراس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اغراس
تصویر اغراس
غرس ها، نهال ها، درخت ها، جمع واژۀ غرس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انغماس
تصویر انغماس
فروشدن در آب، زیر آب رفتن، در تصوف فرو رفتن در مادیات و تعلقات جسمانی که انسان را از توجه به عالم قدس باز دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندراس
تصویر اندراس
ناپدید شدن، از میان رفتن، کهنه شدن، کهنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اِ تِ)
بریده شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انقطاع. (از اقرب الموارد) ، شکافته گردیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). انفراج. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ غرس. درخت های نشانده. (آنندراج) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به غرس شود، سال ارزان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). سال پرنعمت. العام المخصب. (از اقرب الموارد) ، زندگانی فراخ. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). زندگانی پروسعت. العیش الواسع. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
درخت نشانیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). در زمین درخت نشانیدن: اغرس الشجر، اثبته فی الارض. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بر روی درافتادن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). انکباب. (از اقرب الموارد).
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
فروکرده شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
غوطه خوردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). انغماس. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
به آب فرورفتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). به آب فروشدن. (تاج المصادر بیهقی). به آب درآمدن. اغتماس. انقماس. ارتماس. غوط خوردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ناپدید گردیدن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). محو و ناپدید شدن. (آنندراج). انطماس. (از اقرب الموارد). محو شدن اثر. (یادداشت مؤلف). یقال و اندرس الرسم. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
شهری است (از حدود ماوراءالنهر) که اندر وی تبتیانند و هندوان و از آنجا تا کشمیر دو روز راه است. (حدود العالم چ دانشگاه ص 122)
لغت نامه دهخدا
(اُ نَ)
گی لوساک، ژزف لوئی، دانشمند فیزیک و شیمیدان فرانسوی که به سال 1778 در سن لئونار دو نوبلا به دنیا آمد، در سال 1804 قانون انبساطگازها را کشف کرد، دو بار با بالن به هوا رفت، یکی در سال 1804 به اتفاق بیوت تا ارتفاع 4000متری زمین و دیگر بار سه هفته بعد که بتنهایی تا ارتفاع 7016متری بالا رفت، منظور وی از این صعودها، ثابت کردن این مسئله بود که: دوری از زمین موجب کاهش جاذبۀ میدان مغناطیسی آن میگردد، گی لوساک در سال 1806 به عضویت آکادمی فرانسه انتخاب شد ودر 1809 استاد فیزیک در دانشکدۀ علوم و استاد شیمی در مدرسه پولی تکنیک گردید، در سال 1809 به اتفاق تنار، فلز بر و اسید فلوبریک را کشف کرد، و تحقیقاتی را که درباره پیل، الکل ها، اسیدها و تجزیۀ گیاهی و جانوری انجام داد انتشار یافت، وی در سال 1815م، سیانوژن و اسید پروسیک را کشف کرد و تحقیقات وی درباره پیل، الکل ها، اسیدها و آزمایشهای گیاهی و جانورشناسی و خاطرات وی انتشار یافت، وی به سال 1850م، درگذشت، (از لاروس بزرگ)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسپراس
تصویر اسپراس
اسپریس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انحراد
تصویر انحراد
فرود افتادن: ستاره تنها شدن
فرهنگ لغت هوشیار
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امتراس
تصویر امتراس
ستیزیدن، خود راخاراندن خود خاریدن، سوده شدن سودگی ساییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجرار
تصویر انجرار
روان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از افتراس
تصویر افتراس
شکارافکندن، سواری افکندن شکار پاره پاره کردن صید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصغران
تصویر اصغران
دل و زبان دل و زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجراد
تصویر انجراد
برهنه شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبساس
تصویر انبساس
پراکنده شدن، رفتن آب به زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از احتراس
تصویر احتراس
خود پاسداری، کش رفتن دزدیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغرا
تصویر انغرا
لاتینی تازی شده گور خر گورخر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغراس
تصویر اغراس
جمع غرس، نهال ها نهال کاری درختکاری جمع غرس درختها نهالها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انغماس
تصویر انغماس
فرو شدن باب زیر آب رفتن، فرو رفتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندراس
تصویر اندراس
ژندگی کهنه شدن پاره پاره شدن، کهنگی پاره پاره شدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انخیاس
تصویر انخیاس
کوس بستن باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغراس
تصویر اغراس
((اَ))
جمع غرس، درخت ها، نهال ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغراس
تصویر اغراس
((اِ))
درخت کاشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انغماس
تصویر انغماس
((اِ غِ))
زیر آب رفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندراس
تصویر اندراس
((اِ دِ))
کهنه شدن، پاره پاره شدن، کهنگی، پاره پاره شدگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
کژدیسگی، لغزش، کجروی
فرهنگ واژه فارسی سره