جدول جو
جدول جو

معنی انشوطه - جستجوی لغت در جدول جو

انشوطه(اُ طَ)
گره آسان گشای چون گره ازاربند و مانند آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). گرهی که گشودن آن آسان باشد چنانکه از یکی از دو طرف آن بکشند باز شود. (از اقرب الموارد). گرهی باشد که زود آسان گشاده شود. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). گره که به شلوار بندند. گره که بر ازار بندند. (مهذب الاسماء). گره سست. گره که با کشیدن باز شود. (یادداشت مؤلف). ج، اناشیط. (از اقرب الموارد) ، پیکان از تیر و نیزه بیرون کشیدن. از اضداد است. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج). سنان از نیزه و پیکان از تیر و شمشیر از دسته بیرون کردن. (تاج المصادر بیهقی). چیزی را از چیزی بیرون کردن. (از اقرب الموارد) ، خار برآوردن بهمی ̍. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
انشوطه
گره آسان آسان گشای گره سست
تصویری از انشوطه
تصویر انشوطه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انبوبه
تصویر انبوبه
انبوب ها، فاصلۀ میان دو بند یا گره نی، جمع واژۀ انبوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندوده
تصویر اندوده
اندود شده، کاهگل مالی شده، آب زرداده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انگوژه
تصویر انگوژه
انجدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، رافه، انگژه، انگیان، انگدان، انگژد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اشنوشه
تصویر اشنوشه
عطسه، خارج شدن هوای ریه با شدت و صدا از راه بینی و دهان بر اثر تحریک شدن مخاط بینی، ستوسر، شنوسه، برای مثال دماغ خشک او اشنوشۀ تر / چو آرد گوش گردون را کند کر (سراج الدین راجی - مجمع الفرس - اشنوشه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انغوزه
تصویر انغوزه
صمغ یا شیرۀ انجدان، به رنگ قهوه ای و طعم تلخ که خاصیت دارویی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
سخنی که با آن کسی را به غلط و اشتباه بیندازند
فرهنگ فارسی عمید
(اُ دَ)
شعر که در تناشد خوانند. (منتهی الارب) (آنندراج). شعر که در تناشد و مشاعره خوانند. (ناظم الاطباء). نشید. شعری که در میان قوم بعضی برای بعضی می خوانند. (از اقرب الموارد). شعر خوانده شده. (یادداشت مؤلف). ج، اناشید. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اَ بَ)
انجویه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ وِ طَ)
جمع واژۀ نیاط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رگی است سطبر که بدان، دل در رگ و طین آویخته است. (آنندراج). رجوع به نیاط شود
لغت نامه دهخدا
انگوژه از شیره ها صمغی است که از گیاه انگدان گیرند و بان صمغ انجدان نیز گویند و آن بصورت دانه های صمغی بدرشتی یک نخود تا یک گردو دیده میشود و برنگهای زرد قهوه یی و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه سیر است، گردو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انظومه
تصویر انظومه
تخمریسه چون رشته تخم وزغ یا ماهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشواء
تصویر انشواء
آفریدن، سخن نوشتن، بریان شدن، کباب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قنشوره
تصویر قنشوره
زن جوان زنی که دشتان می گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منقوطه
تصویر منقوطه
مونث منقوط: (حروف منقوطه)، یکی از اقسام طرح است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انقوزه
تصویر انقوزه
انغوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگوژه
تصویر انگوژه
انگدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انگوزه
تصویر انگوزه
انغوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
سخن اشتباه و غلط گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشوده
تصویر انشوده
سرود شعری که در مجلسی خوانند سرود، جمع اناشید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشوبه
تصویر انشوبه
دام شکار
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی سمداریان تکمه دگمه گوی گریبان، حلقه ای که تکمه را از آن گذرانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشنوسه
تصویر اشنوسه
عطسه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انجوخه
تصویر انجوخه
چین و چروک پوست چین خوردگی پوست (بسبب پیری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبوثه
تصویر انبوثه
بازی گنج: چیزی را زیر خاک کنند و هر کس یافت برنده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انبوبه
تصویر انبوبه
لوله ماسوره انبوب لوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوزه
تصویر اندوزه
اندوه غم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوده
تصویر اندوده
اندود کرده انداییده، مطلا و مفضض شده، تدهین شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انشوده
تصویر انشوده
((اُ دِ یا دَ))
شعری که در مجلسی خوانند، سرود، جمع اناشید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اشنوسه
تصویر اشنوسه
((اُ س ِ))
عطسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اغلوطه
تصویر اغلوطه
((اُ طِ))
سخن نادرست، سخنی که با آن کسی را گمراه سازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انگوله
تصویر انگوله
((اَ لِ))
تکمه، دگمه، جا دگمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انغوزه
تصویر انغوزه
((اَ زِ یا زَ))
انگژد. انگوژد، انگژه، انگوژه، صمغ گیاه انگدان، صمغ انجدان، و آن به صورت دانه های صمغی به درشتی یک نخود تا یک گردو دیده می شود و به رنگ های زرد، قهوه ای و خاکستری و طعمش گس و تلخ و زننده و بویش شبیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انبوهه
تصویر انبوهه
مجموعه
فرهنگ واژه فارسی سره