انجدان، گیاهی با ساقه های ستبر و میان تهی، برگ های سوراخ دار، گل های چتری، میوۀ سیاه و بدبو و ریشۀ راست و ستبر که از آن صمغی تلخ می گیرند، رافه، انگژه، انگیان، انگدان، انگژد
گوی گریبان و تکمۀ کلاه، فاش کردن حدیث را بطرز سخن چینی، تیرانداختن بر شکار بطوری که بگریزد و بمیرد. حدیث: کل ما اصمیت ودع ما انمیت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کشته شدن شکار دور از نظر شکارچی. (از آنندراج)
انغوزه. (ناظم الاطباء). رجوع به انغوزه شود. - انگوزه در قند خوردن، کنایه از بازی و فریب خوردن. (آنندراج) : ز شیرین کاری شیرین دلبند فراوان خورده بود انگوزه در قند. خسرو (از آنندراج)