جدول جو
جدول جو

معنی انزراف - جستجوی لغت در جدول جو

انزراف
(اِ)
درگذشتن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). گذشتن. (از اقرب الموارد). انزرفت الریح، درگذشت آن باد و رفت. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشتن از تصمیم، بازگشتن، چشم پوشی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
دور شدن یا جدا شدن از راه ها، اصول، معیارها و یا روش های تعیین شده، کج شدگی، خم شدگی، در ریاضیات فاصلۀ مقادیر داده ها از مقدار میانگین
فرهنگ فارسی عمید
(اِ)
در کمین نشستن صیاد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (تاج المصادر بیهقی). به کمینگاه داخل شدن صیاد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
برپشت خفتن.
لغت نامه دهخدا
(اِ)
انزحاف قوافی در عروض مقابل استواء آن. (یادداشت مؤلف) ، درکشیده شدن پوست. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). درکشیده شدن پوست از آتش. (آنندراج). فراهم آمدن و منقبض شدن پوست از آتش. (از اقرب الموارد). انزوی الجلده فی النار. (از اقرب الموارد). و رجوع به انزوا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشتن و بازماندن
فرهنگ لغت هوشیار
ورتکی ورگرایی، خم شدن کج شدن، کج روی کج راهی بی فرمانی اریب رفتن اریبیدن: گام های مردم شوریده خود هم زگام دیگران پیدا بود یک قدم چون رخ روانه تا نشیب یک قدم چون فیل رفته براوریب (مولانا جلال الدین) کژ خویی کژ رفتاری خم شدن کج شدن کژ شدن، کج رفتن اریب رفتن، بگشتن از راه گشتن میل کردن، یا انحراف اخلاقی. از اصول اخلاقی دست کشیدن و کارهای ناشایست کردن، کجروی کج راهی، جمع انحرافات. یا انحراف فکر. کژی اندیشه کج اندیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
((اِ ص ِ))
بازگشتن، مراجعت کردن، باز ماندن، از عقیده خود برگشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
((اِ حِ))
کج شدن، کج رفتن، از راه راست منحرف شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
کژدیسگی، لغزش، کجروی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انصراف
تصویر انصراف
برگشت، چشم پوشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
انحرافٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
Aberration, Defection, Deflection, Deviation, Digression, Divergence
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberration, désertion, déflexion, déviation, digression, divergence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
異常 , 脱藩 , 偏向 , 偏差 , 脱線 , 分岐
دیکشنری فارسی به ژاپنی
انحراف، نگهدارنده
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
انحراف , منحرف ہونا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
বিচ্যুতি , দেশত্যাগ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
kupotoka, kutoroka, mabadiliko, mtemo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
sapma, firar
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
일탈 , 탈영 , 편향 , 편차 , 분기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
ความผิดปกติ , การหลบหนี , การเบี่ยงเบน , ความแตกต่าง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
סטייה , עריקות , סִטְרוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
विकृति , विद्रोह , विचलन , भिन्नता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
penyimpangan, pembelotan, defleksi, deviasi, perbedaan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
afwijking, desertie, divergentie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberrazione, diserzione, deflessione, deviazione, digressione, divergenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberração, deserção, deflexão, desvio, digressão, divergência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
偏差 , 叛逃 , 偏转 , 偏离 , 分歧
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
odchylenie, dezerterstwo, dygresja, rozbieżność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
відхилення , дезертирство , розбіжність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
Abweichung, Desertion, Ablenkung, Abschweifung, Divergenz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
отклонение , дезертирство , расхождение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از انحراف
تصویر انحراف
aberración, deserción, deflexión, desviación, digresión, divergencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی