معنی انزحاف
- انزحاف (اِ)
- انزحاف قوافی در عروض مقابل استواء آن. (یادداشت مؤلف) ، درکشیده شدن پوست. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). درکشیده شدن پوست از آتش. (آنندراج). فراهم آمدن و منقبض شدن پوست از آتش. (از اقرب الموارد). انزوی الجلده فی النار. (از اقرب الموارد). و رجوع به انزوا شود
